نویسنده: علی پرسان
گزارشی از کنفرانس ایران آکادمیا در فرانکفورت از نگاه یک شرکتکننده – بازنشر از وبسایت ایران امروز
۳۰ اوت ۲۰۲۴
کنفرانس ایران آکادمیا: پیگیری عدالت اجتماعی و دموکراسی در امور آموزش و پژوهش و روند شناخت
”رویاهایت را زنده نگهدار”
با الهام از لنگستون هیوز و ایران آکادمیا
در این نوشته تلاش میکنم با بهرهگیری از مشاهداتم در سومین کنفرانس بینالمللی ایرانپژوهی معاصر دانشگاه ایران آکادمیا بطور خلاصه به پرسشهای زیر پاسخ دهم.
پرسشها:
– سومین کنفرانس بینالمللی ایرانپژوهی معاصر چگونه بود؟
– چرا ایران آکادمیا کنفرانس بینالمللی ایرانپژوهی معاصر برگزار میکند و چرا اینگونه؟
– چرا ایران آکادمیا؟
رویداد
دانشگاه ایران آکادمیا سومین کنفرانس بینالمللی ایرانپژوهی معاصر خود را پس از انجام حدود یک سال تدارکات در روزهای ۲۲ و ۲۳ اوت در دانشگاه گوته فرانکفورت برگزار کرد. روزهای پنجشنبه و جمعهی هفتهی گذشته برای حدود ۴۰۰ نفر شرکت کننده، ۱۵۰ نفر سخنران و همهی گردانندگان ایران آکادمیا روزهای بسیار پربار و امیدبخشی شدند.
موضوعها و محتوای پانلها و چگونگی برگزاری آنها
در دو روز کنفرانس، که با سخنان نرگس اسکندری-گرونبرگ شهردار شهر فرانکفورت گشایش یافت، مجموعاً حدود ۶۰ پانل در بازههای زمانی معمولاً یک ساعت و ۱۵ دقیقهای و عموماً در ۶ سالن به صورت موازی تشکیل شدند. پژوهشگران و شرکتکنندگان کنفرانس در رابطه با حوضههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی؛ آموزش و پرورش و پژوهش؛ جنبش زنان؛ تبعیضهای جنسی و جنسیتی؛ عدالت انتقالی؛ اقتصاد سیاسی؛ بحران زیست محیطی؛ حقوق بشر، دموکراسی و عدالت اجتماعی؛ سیاستهای بهداشت و درمان؛ آیندهنگری و قرارداد اجتماعی؛ سیاست هویت و مسائل قومی و قومیتی؛ هوش مصنوعی و … با یکدیگر گفتوگو کردند.
در هر بازه زمانی معمولاً دو پانل به زبان انگلیسی و چهار پانل به زبان فارسی با عنوانهای زیر ارائه شدند.
پانلهای انگلیسیای که معمولاً هر دوتا در یک بازه زمانی بطور موازی برگزار شدند:
Iranian Women‘s Resistance: Embodiment and Digital Activism; Evolving Traditions and Roles in the Yãresãn Community; Traditional Feminism and Experience of Otherness; Zoroastrianism in Iranian History: Perceptions, Policies, and Religious Influence; Queer Iranian Identities in Migration: Narratives and Power Dynamics; Cultural and Historical Perspectives on Iranian Music; Heath Governance and Medical Practices in Post-Revolutionary Iran; Sociolinguistic Situation in Xalaxãl; Gender Identity and Social Change in Iran; The Reception of Iranian Philosophers of Subjectivity in Modern Era in Iran; Spatial and Mobility Justice in Urban Planning; Contemporary Analysis: Fatwas in Europe in Relation to Socio-Religious Practices & National Policies; Iranian Diaspora: Integration and Cultural Identity; Literature, Media and Sociopolitical Dynamics in Iran; English Standalone Presentation 1; English Standalone Presentation 2; English Standalone Presentation 3;
پانلهای فارسی که معمولاً هر چهارتا در یک بازه زمانی بطور موازی برگزار شدند:
اقتدارگرایی پیش و پس از انقلاب مشروطه؛ سیاستهای بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در ایران؛ از تنوع زبانی تا اختلالات شناختی؛ ارائههای مستقل فارسی
۱؛ اندیشهی معاصر ایرانی: بررسی تاریخی و سوگیریهای آینده؛ بحران زیستمحیطی و نظامهای سیاسی: توتالیتاریسم در مقابل دموکراسی؛ مفاهیم و زبان: پویایی اجتماعی و سیاسی در ایران؛ ارائههای مستقل فارسی
۲؛ سیاست هویت و ناسیونالیسم در ایران مدرن؛ اهمیت یک قرارداد اجتماعی نو برای یک گذار دموکراتیک؛ اسلام، جنسیت و حقوق بشر در ایران؛ حافظه، الهیات و مبارزات سیاسی در کردستان؛
دیاسپورای ایرانی: تجارب اجتماعی و پویایی سیاسی؛ عدالت انتقالی؛ فتادگان در گردباد: سرگذشت و سرنوشت قربانیان ایرانی سرکوبهای فراگیر استالینی در شوروی؛ نقد تخیل سیاسی، نظریه هنجاری و بحران بازتولید زندگی در ایران؛ راهبردهای فمینیستی و عدالت اجتماعی؛ تبعیض جنسیتی در کتابهای درسی ایران؛ کاوش در تاریخ معماری و هنرهای تجسمی مدرن ایران؛ ارائههای مستقل فارسی
۳؛ اقتصاد دستوری در ایران معاصر؛ رسانه فارسی: چالشها و چشماندازها؛ به حاشیه راندن کردستان و بهرهبرداری از منابع در ایران؛ فرار مغزها، مهاجرت و آموزش؛
۴؛ جنبش زنان در ایران: تحول تاریخی و گفتمانهای معاصر؛ سرکوب، خشونت و جنبشهای اجتماعی؛ جنسیت، هنر و تحول فرهنگی در دوران قاجار و اوائل پهلوی؛ ارائههای مستقل فارسی
۵؛ پویاییهای جدید در کنشگری زنان ایران؛ روابط بینالملل ایران در خاورمیانه و آسیا؛ جلوههای دیگریستیزی؛ ارائههای مستقل فارسی
۶؛ مادرانگی در جنبشهای اجتماعی و عدالتخواهانه؛ حبس و حقوق بشر در ایران؛ تابآوری و عاملیت جامعهی بهایی در ایران؛ ارائههای مستقل فارسی
علاوه بر این پانلها دو پانل با عنوان سخنرانی اصلی (Keynote Speech) و یک پانل با عنوان AI, Learning and Research به زبان انگلیسی و هر کدام به تنهایی در یک بازه زمانی و تقریباً با همهی شرکتکنندگان برگزار شدند.
نقطهی اوج کنفرانس در پایان روز اول در جلسهای با حضور همهی شرکتکنندگان با عنوان Special Event Shaping Tomorrow: Unveiling Our Future Initiatives بود، که به آن خواهم پرداخت.
هر پانل توسط یک مجری˚ اداره و معمولاً با حضور دو تا سه، گاهی یک و گاهی حتی چهار سخنران و با حداقل یک مسئول فنی و حداقل یک فیلمبردار همراهی میشد. به استثنای پانلهای عمومی، که با حضور تقریباً همهی شرکتکنندگان کنفرانس همراه بودند، معمولاً حدود ۴۰ تا ۶۰ نفر، و گاهی بیشتر، در هر پانل شرکت داشتند. از نکتههای قابل توجه˚ کیفیت بسیار بالای اکثر سخنرانیها، شرکت فعال و خلاق افراد، توجه و دقت و تمرکز بسیار به موضوع پانل، فضای پرسشگری و گفتوگویی حاکم بر پانلها و احتراز از پراکندهگویی بود. معمولاً علیرغم اضافه شدن وقت ۱۵ دقیقهای استراحت در پایان هر پانل به آن˚ بازهم کمبود وقت احساس میشد و افراد تمایل به بحث و گفتوگوی بیشتر داشتند، اگر چه هرکدام با سرعت به پانل بعدیِ برنامه خود روان میشدند. انتخاب پانل بعدی هم معمولاً خود چالشی برای افراد بود.
بسیاری از شرکتکنندگان در هر بازه زمانی بیش از یک موضوع را جالب و شرکت در آن را ضروری تشخیص میدادند. اما به ناگزیر میتوانستند فقط در یک پانل شرکت کنند. نمونههایی را دیدم و تجربه کردم که در جمعهای دو یا چند نفره توافق میشد که هر نفر در یکی از پانالهای مورد علاقهی جمع، در یک بازه زمانی، شرکت کند و در پایان یا وقت مناسب دیگری، که معمولاً به دست نمیآمد، با یکدیگر تبادل نظر کنند. در نهایت با امید به اینکه بالاخره همهی این پانلها ضبط میشوند و در آیندهی نزدیک در سایت ایران آکادمیا در دسترس خواهند بود خودمان را راضی میکردیم و به سوی سالنی که یکی از موضوعهای مورد علاقه ما در دستورش بود رهسپار میشدیم. دوستانی را هم دیدم که نمیتوانستند از هیچ پانل مورد علاقهی خود صرفنظر کنند و به این خاطر˚ وقتِ یک بازه زمانی را در بیش از یک پانل تقسیم میکردند. “آنقدر موضوعهای جالب و مهم هستند که نمیتوان برای یکی از آنها تصمیم گرفت” جملهای ست که بارها در طول کنفرانس شنیدم.
چرا این کنفرانس و چرا ایران آکادمیا
در کنفرانس پوشهای به شرکتکنندگان داده شد حاوی برنامه کنفرانس، لیستی از انتشارات ایران آکادمیا و بروشوری دوصفحهای، به زبان انگلیسی و با قطع A4. یک صفحهی آن با عنوان Keep Dreaming[۱] …، حاوی یک کرونولوژی (گاهشماری یا جدول زمانی) هدفهای استراتژیک دستیافتهی ایران آکادمیا در طول ۱۲ سال، از سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۲۲، یعنی تا زمان برگزاری دومین کنفرانس بینالمللی ایرانپژوهی معاصر (ایران و گردش قرن؛ آزمودهها، آموزشها و چشماندازها). هدفهای دستیافتهی سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ در این کرونولوژی دیده نمیشوند. آنچه که در صفحهی اول این بروشور بیش از همه جلب نظر میکند، متن کوتاهی در پائین صفحه تحت عنوان STATUS QUE (وضعیت موجود) است. با ترجمهی فارسی به شرح زیر:
“دانشجویان از ادامه تحصیل محروم و اساتید مجبور به بازنشستگی میشوند. علوم انسانی در معرض اسلامی شدن قرار گرفته است. آزادی علمی و خودگردانی دانشگاه ها نقض شده و پژوهشگران و نویسندگان سانسور میشوند. دانشجویان به خاطر نظرات سیاسی، مذهب، قومیت و جنسیت مورد تبعیض و جداسازی قرار میگیرند.”
بر اساس چنین تحلیلی از وضعیت آن زمان بود که پس از یک دورهی یکسالهی پژوهش و گفتوگو با تعدادی از اندیشمندان و استادان شاخص ایرانی، اولین کنفرانس در سال ۲۰۱۲ تشکیل و در پی آن اولین دانشگاه فارسی زبان به نام ایران آکادمیا در دیاسپورای ایرانی پایه گذاری شد.
با نگاهی به دیگرِ هدفهای استراتژیک دستیافتهی سالهای بعد در این کرونولوژی درمییابیم که چگونه دانشگاه ایران آکادمیا از یکسو به مرکز و منبع معتبری برای آموزش و پژوهش و روند شناخت در رابطه با نیازها و روندهای تحول جامعه ایران تبدیل میشود و چگونه از سوی دیگر عدالت اجتماعی و دموکراسی را در آموزش و پژوهش در عرصهی علوم انسانی و اجتماعی و در روند شناخت پی میگیرد.
پیگیری عدالت اجتماعی و دموکراسی در امور آموزش و روند شناخت
با نگاهی دوباره به متن “وضعیت کنونی” در بروشور ذکر شدهی ایران آکادمیا و مقایسهی آن با وضعیت کنونی ایران میتوان گفت که وضعیت نه تنها بهتر نشده بلکه به مراتب بدتر هم شده است. امور آموزش و پرورش و همچنین پژوهش و روند شناخت انسانی از عدالت اجتماعی و دموکراسی˚ فاصلهای نجومی دارند. تبعیضهای گوناگون در سراسر جامعه بیداد میکنند. پراکندن جهل و خرافات و خشونت و جمعناباوری؛ سادهانگاری و سادهسازی پدیدهها و چالشهای کمپلکس جامعه توسط رسانههای گوناگون به امری عادی تبدیل شده است. وضعیت فاجعهآمیز مدارس و زندگی فلاکتبار معلمان که دائماً در زیر فشار و خطر سرکوباند، سرکوب بدون وقفهی دانشجویان و استادان و اندیشمندان و نویسندگان و هنرمندان˚ همه و همه باعث شدهاند که بخش بسیار بزرگی از کودکان و نوجوانان و جوانان ما به هیچوجه امکان آنرا نمییابند که استعدادها و شخصیت خود را شکوفا و بر اساس آن نقش انسانی و اجتماعی خویش را در جامعه ایفا کنند.
نه فقط در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر هم وضعیت آموزش و پرورش یا چیزی مشابه این، و یا نه چندان بهتر از این و در برخی از کشورها حتی بدتر از این است.
در چنین وضعیتی ست که ساختن و رشد دادن نهادی با ویزیون ایران آکادمیا (تولید محتویات آموزشی و شناختی و ترویج آنها و همچنین پیگیری عدالت اجتماعی و دموکراسی در امور آموزش و روند شناخت) اهمیتی حیاتی مییابد. آنچنان که بهتر ساختن زندگی امروز ما و ساختن آینده˚ بدون پیگیری عدالت اجتماعی و دموکراسی در امور آموزش و روند شناخت امکانناپذیر است.
در طول ۱۲ سال کار ایران آکادمیا و از جمله در برگزاری همین کنفرانس˚ این تلاش و پیگیری کاملاً مشهود است، هم در رابطه با گزینش سخنرانها و روند گزینش موضوعهای پانلها و هم در رابطه با ایجاد شرایطی که همه بتوانند بدون هیچ مانعی در کنفرانس شرکت کنند. اثری از هیچگونه تبعیضی در گزینش سخنرانها نبود. آشکار بود که کیفیت بالای محتوای آموزش و پژوهش نقش تعیینکننده در گزینش موضوعها و سخنرانها داشته است. فرانسلی و فراجنسیتی بودن سخنرانها کاملاً مشهود بود. بیشتر سخنرانها از اندیشمندان و پژوهشگران جوان ایرانی از جمله آنهایی بودند که در دانشگاه ایران آکادمیا تحصیل کرده و با ارائهی مدرک آن موفق به ادامهی تحصیل در یکی از دانشگاههای معتبر اروپا، کانادا یا آمریکا و اخذ دکترا شدهاند. تعدادی از این جوانان در کنار شغل استادی در یکی از دانشگاههای دنیا˚ همزمان به عنوان استاد در ایران آکادمیا کار میکنند تا نهادی را که خود با تلاش و هوشیاری خویش از آن بهره گرفتهاند، تواناتر سازند.
در رابطه با شرکتکنندگان و روند ثبت نام هم˚ چنین بود. هیچگونه تبعیضی وجود نداشت. رایگان بودن شرکت در کنفرانس عامل مهمی شد که موقعیت ضعیف مالی برخی افراد نتواند مانعی برای شرکت کردن آنها شود[۲]. تنها عشق و علاقه به دانستن و شناختن، پرسشگری و جستوجوگری و پیگیری و پایداری برای آن کافی بود. فرانسلی و فراجنسیتی بودن در میان شرکتکنندگان هم کاملا” مشهود بود. با نگاهی به شرکتکنندگان در بسیاری از پانلها تفوق تعداد زنان و جوانان محسوس بود.
در رابطه با پیگیری دموکراسی در این کنفرانس میتوانم بگویم که پیشرفت محسوسی در مقایسه با کنفرانس ۲۰۲۲ صورت گرفته است. توجه و دقت و شرکت فعال و خلاق حاضرین در هر پانل˚ نمایانگر این پیشرفت بود. در زمانِ نه چندان کافیای، که در پایان هر پانلی به پرسش و پاسخ اختصاص مییافت، گفتوگوهای انتقادی جالبی شکل میگرفت که به علت کمبود وقت میتوانست فقط تا حدودی به بار بنشیند. نمیدانم و نمیتوانم ارزیابی کنم که سخنرانها آیا، تا چه حد و چگونه از این حضور فعال و خلاق حاضرین در پانلها آموختهاند و چگونه از این آموزهها برای پژوهشهای آتی خویش بهره میگیرند. به نظر من این پتانسیل بهینهسازی در ایران آکادمیا و علاقمندان به آن وجود دارد که از یکسو در کنار پانلهای سخنرانی در کنفرانس پانلهای بحث و گفتوگو، پانلهای کارگاهی (ٌWorkshop) و پانلهای “آموزش از انتهای سالن” (Training from the BACK of the Room) هم برگزار کنند و از سوی دیگر مکانیسم فیدبک نمایشی و نوشتاریِ همزمان را در هر پانلی فراهم سازند. به این ترتیب میتوان گامهای باز هم مؤثرتری در راه دموکراتیزه کردن امور آموزش و پژوهش و روند شناخت برداشت.
فضای عمومی کنفرانس و آشکاری بیشتر “ما”ی ایران آکادمیا
فضای عمومی کنفرانس بسیار صمیمانه، انباشته از روحیهی جمعی و همکاری، به ویژه از روز قبل از برگزاری کنفرانس برای آماده کردن سالنها و محیط عمومی کنفرانس بود، فضایی آماده برای گفتوگو، پرسشگر و پذیرای برخورد و اندیشهی انتقادی. محیط دانشجویی دانشگاه گوته و بویژه سلفسرویس و کافه دانشگاه، که با قیمت دانشجویی غذا و نوشیدنی در اختیار ما میگذاشتند، در ایجاد این فضا بیتأثیر نبودند. افراد یا با عجله برای رسیدن به پانل مورد نظر خود به سوی سالنی روان بودند و یا در پانلی حضور داشتند، اما از هر فرصتی هم برای گفتوگو با یکدیگر بهره میگرفتند.
نقطهی اوج کنفرانس، به نظر من و همانطور که گفتم، در پایان روز اول در جلسهای با حضور همهی شرکتکنندگان با عنوان Special Event Shaping Tomorrow: Unveiling Our Future Initiatives بود.
شکلدادنِ فردا: پردهبرداری و آشکارسازی ابتکارهای آینده ما. در ابتدای این جلسه، با شیوه و تحلیلی فروتنانه، صحبت از آن شد که در سالهای گذشته علیرغم کمبودهای فراوان در عرصههای منابع مالی و ظرفیتهای انسانی، چه کارهای بزرگ و سنگینی در ایران آکادمیا صورت گرفته است. به دنبال آن˚ حاضرین به احترام انسانهایی که شبانهروز تلاش کردند و ایران آکادمیا را به اینجا رساندند به پا خواستند و چند دقیقهای کف زدند. پیام روشن بود: “رویاهایت را زنده نگهدار!”(Keep Dreaming). بخش دیگری از این جلسه را ترسیم رویایی تازه، ویزیون و چشماندازی نو تشکیل میداد:
در کنار عرصهی آموزش، با اتکای به آخرین دستآوردهای تکنولوژی، از جمله هوش مصنوعی و بر پایهی جدیدترین روشها، عرصهی پژوهش را هم در ایران آکادمیا میسازیم.
آگاهی و تسلط سخنرانِ این موضوع و ذکر موارد تدارکات انجامشده در این رابطه، همه نشان میدادند که این رویا هم به راستی “زنده نگهداشتنی” ست. اما هنوز به نقطهی اوج کنفرانس نرسیدهایم. نقطهی اوج کنفرانس آنجایی بود که به ما خبر دادند دو تن از اندیشمندان ما، استادان ایران آکادمیا، زن و مردی که سالها در کنار شغل استادی خویش، مصرانه تلاش کردند و به همراه دیگران ایران آکادمیا را به اینجا رساندند، اکنون بخش بزرگی از اندوختهی زندگی خویش را به ایران آکادمیا اهداء کردهاند، تا ایران آکادمیا تواناتر شود. توضیح کمی بیشتر این کنش و سخنان اندیشمندانهی این دو استاد ما، بخصوص در رابطه با ضرورت پیگیری عدالت اجتماعی و دموکراسی در امر آموزش و پرورش کودکان، نوجوانان و جوانان˚ آنچنان احساسات، شور و شعف و امیدی در حاضرین برانگیخت که توصیفناشدنی ست. اشک شوق از چشمان بسیاری، و شاید همه، سرازیر بود. من که فکر میکردم آدمی با گذر زمان و ازدیاد سن˚ رقیقالقلب میشود و اشکش به هر بهانهای سرازیر، دریافتم که چنین هم نیست. جوانان دور و بر من وضعیت چندان متفاوتی با سالمندان نداشتند.
برای من این لحظات نمایانگر “ما”ی به هم پیوسته و باورمند به چشمانداز مشترک ایران آکادمیا بودند. امیدوار به آینده و اینکه امکانات و فرصتها برای تغییر جهان و ساختن آینده فراواناند.
“ما”یی که در اولین کنفرانس ایران آکادمیا در سال ۲۰۱۲ سربرآورده و در طول این سالها با برداشتن هر گام، با رسیدن به اهداف کوچک و بزرگ و با بازاندیشی و بازنگری پیدرپی توانا و تواناتر و به رویاهای خود نزدیک و نزدیکتر شده بود، در این کنفرانس به وضوح نمایانتر شد و عشق و باورش به “رویاهایت را زنده نگهدار!” افزونتر گشت، آنچنان که رویاهای تازهای، شگفتیآفرین و شورانگیز، در سر میپروراند و برای دستیابی به آنها از پای نمینشیند.
سخن پایانی
در پایان تاکید میکنم که بهترین منابع و مراجع برای شناخت ایران آکادمیا˚ پرتال این دانشگاه[۳]، افراد مؤسس، گردانندگان و مسئولان آن هستند. من چند سالی ست که از ایران آکادمیا به عنوان یکی از مهمترین منابع شناخت خود بهره میگیرم و در کنفرانس هم به منظور شناخت بیشتر و بهتر جامعهی ایران و همچنین برای گفتوگو با اندیشمندان و پژوهشگران شرکت کردم و از کنفرانس در حد توانم پشتیبانی. از خوانندگان تقاضا دارم که نظرم را به عنوان نظر یک شرکتکننده در کنفرانس ببینند و در صورت علاقهمندی و نیاز به اطلاعات و دانش و شناخت بیشتر˚ به پرتال ایران آکادمیا و بخشهای مختلف آن (کنفرانس، آکادمیا، آکادمیکس، آگورا و انتشارات) مراجعه کنند.
آماده کردن ویدئوهای پانلهای مختلف کار و زمان میطلبد. بالا آمدن این ویدئوها نه یکباره بلکه بتدریج صورت میگیرد. مشتاقان و علاقمندان میتوانند با مراجعهی مکرر به سایت ایران آکادمیا هر بار از ویدئوهای بالا آمده استفاده کنند. آنها همچنین میتوانند از خود بپرسند: “آیا و چگونه میتوانم از ایران آکادمیا به عنوان یکی از منابع شناختم بهره گیرم؟” و پرسش دیگر اینکه: “اگر چننین است چگونه میتوانم در حد توانم با ایران آکادمیا همراه شوم؟”
———————————
[۱] من ترجیح میدهم آنرا به “رویاهایت را زنده نگهدار” ترجمه کنم
[۲] اگر چه میشد در روند ثبتنام از ابتدا دو گزینه را امکانپذیر ساخت. آن که حاضر است و با کمال میل میخواهد برای شرکت در کنفرانس مبلغی پرداخت کند و آن که به هر دلیلی نمیتواند.
https://iranacademia.com[۳]
از وبسایت ایران امروز