پژمان گلچین
“توتالیتاریسم” به عنوان بحران فرا منطقه ای محیط زیست جهانی-با ارجاع به بحران زیست محیطی ایران
منصور سهرابی
دموکراسی محیط زیستی ضرورت ایران فردا
گرداننده: جلیل روشندل
چکیدهها
پژمان گلچین
“توتالیتاریسم” به عنوان بحران فرا منطقه ای محیط زیست جهانی-با ارجاع به بحران زیست محیطی ایران
سالهاست برای ساکنان زمین و مردمانی که دل در گرو یافتن راهکار یا راهکارهایی جهت ساختن محیط زیستی سالم و پاک دارند، توجه به در دست داشتن فهمی واقع بینانه و همه جانبه و از سویی فرا منطقه ای یکی از الزامات مهم است. پرداختن به موضوع محیط زیست و بحرانهای جاری درون این موضوع، به عنوان مسئله ای که فراتر از مرز و فرهنگ است، موضوعی حتی فرانسلی و فرازمانی است. به دفعات شنیده ایم که بسیاری از پژوهشگران در این زمینه، مدام به اهالی زمین اخطار می دهند، اوضاع جهانی محیط زیست آنطورها که بایست، خوب و قابل قبول برای عقلای امروز نیست.
اگرچه شاید بتوان این پژوهشگران نگران را به دو دسته مهم تقسیم بندی کرد، دسته یا گروهی که اعتقاد دارند ما در لبه پرتگاه زیست محیطی قرار داریم و دسته ای که قائل اند به هر ترتیب برای زیستن در محیط های خود بایستی سلامت محیطی را رعایت کرد ولو که طبیعت به معنای کل آن در خطر نابودی قرار نداشته باشد، به همین ترتیب و در همین راستا، هر دو گروه تاکید های فروان و متفاوتی؛ والبته همسو، بر نظارت کارآمد بر مناسبات و فرآیندهای صنعتی شدن شهرها و کشورهای خود دارند.
در یک نگاه اجمالی و با ارجاع به هر دو نگاه، این نکته واضح است که محیط زیست برای به خطر نیفتادن یا کمتر آلوده شدن، چیزی نیست که صرفا هر شهر یا کشوری با تمرکز بر محیط سرزمینی خویش، دلخوش به تدوین آئین نامه هایی جهت بهینه سازی آن داشته باشد.
رودخانه ها و دریاها و ابرها و چیزهایی از این دست، تحت اراده هیچ مدیریت سیاسی یا فرهنگی یا مرزهای قراردادی کشورها قرار نمی گیرند و مدام در حال درهم روی و جابجایی هستند و برای همه محرز است که نمی توان با کنترل نظام آلوده ساز محیط زیستی صنعتی سرزمین خود، انتظار داشت که این بحران اگر در سرزمینی دیگر، آن هم بر روی این زمین به هم پیوسته، وجود داشته باشد، گریبان سرزمین امن ما را نگیرد.
در این مقاله تلاش می شود با ارجاع به نقشه آلودگی هوای جهانی و با ارجاع به نقشه اینفوگرافی کشورهای جهان ذیل موضوع دموکراسی، که کدام یک دموکراتیک، نیمه دموکراتیک یاغیر دموکراتیک هستند، نگاهی متفاوت به بحران محیط زیست داشت و با ارجاع به تجربه های متفاوت ضد محیط زیستی در ایران، یادآور شد که دیگر زمان آن گذشته است که بدون توجه به توتالیتارینیسم حکومتی رایج در ایران یا کشورهایی از این دست، انتظار داشت محیط زیست آدمیان بر روی زمین سالم و امن بماند.
به نوعی در این مقاله تلاشی است مقدماتی و نظری جهت نشان دادن رابطه ای پنهان بین غیر دموکراتیک بودن نظام سیاسی کشورها و آلودگی های محیط زیستی ذیل موضوع “”آلودگی هوای جهانی””. همین موضوع را می توان در قبال دریاها و آبها و لایه اوزون و موضوعاتی از این دست پی گرفت، و یادآور شد که امروزه یک فعال محیطی زیست، علاوه برای حفاظت از محیط زیست، به موازات فعالیتها ی بومی خویش باید بر روی تغییر نظامهای توتالیتار جهانی هم تمرکز فراوانی بگذارد.
منصور سهرابی
دموکراسی محیط زیستی ضرورت ایران فردا
اگر روند شکل گیری مشکلات محیط زیستی ایران را در صد سال اخیر مورد بررسی قرار دهیم متوجە خواهیم شد کە فعالیت دولت ها پیامدهای جبران ناپذیری بر آن گذاشته و طبیعت ایران را در مسیر نابودی تدریجی قرار دادە است کە این روزها شاهد نمونه های فراوانی از آن هستیم مانند: خشک شدن دریاچه ها، تالاب ها و رودخانه ها، نابودی جنگل ها و مراتع، شور شدن آبها، بروز سیل و سیلاب، کم آبی، آلودگی آب، هوا وخاک، وجود ریز گردها، توسعە نامتوازن کشاورزی ،فرسایش خاک و فرونشست زمین. بررسی های متعدد حاکی از آنست کە بین حمایت و حفاظت از محیط زیست و دموکراسی همبستگی مثبتی وجود دارد.
برای کم کردن معضلات محیط زیست ایران گذار بە ساختاری دموکراتیک ضروری بە نظر میرسد کە در آن میبایست دموکراسی محیط زیستی مبنا قرار دادە شود. دمکراسی محیط زیستی اشاره به نظریاتی دارد که بر مبنای آن، امور و مسائل محیط زیستی باید توسط تمامی کسانی که تحت تأثیر نتایج یک تصمیم گیری محیط زیستی هستند، مورد توجه و اظهارنظر قرار بگیرد، نه صرفاً توسط حکومتها و صاحبان صنایع. در این نوع از دموکراسی مشارکت مردم و عدالت محیط زیستی در الویت هستند کە عمدتا در ساختاری غیر متمرکز امکان پذیر است.