کاوش در تاریخ معماری و هنرهای تجسمی مدرن ایران (پنل)

کاوش در تاریخ معماری و هنرهای تجسمی مدرن ایران (پنل)

This post is also available in: English

جمعه 23, آگوست 2024
00
روز
00
ساعت
00
دقیقه
00
ثانیه
این رویداد پایان یافته است

سخنرانی
189 محتوا
کنفرانس ۲۰۲۴
سومین کنفرانس دوزبانه بین‌المللی ایران‌پژوهی معاصر ۲۰۲۴
75 محتوا

نام‌ها

Play Video

خیزران اسماعیل زاده

«هنر ملی» در هنرهای تجسمی ایران مدرن و دگردیسی‌های آن

مرضیه ثابت اقلیدی

بررسی مقولات کلیدی «تاریخ معماری ایران» در نشریۀ هنر و مردم از سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۸

گرداننده: نگین شیرآقایی

چکیده‌ها

خیزران اسماعیل زاده

«هنر ملی» در هنرهای تجسمی ایران مدرن و دگردیسی‌های آن

این مقاله مطالعه‌ای بینارشته‌ای است که از چند رویکرد متمایز اما هم‌گرا در بازخوانی تاریخ هنر ایران دوران مدرن بهره می‌برد. هدف پژوهش بررسی روابط چندوجهی میان سیاست و هنر، ذیل دو مفهوم ثانوی «ملیت» و «تصویر» است. روش مواجهه با هنرهای تجسمی در این‌جا به شکل کلی مبتنی بر ایده‌های تاریخ‌نگاری اجتماعی هنر، مطالعات فرهنگی و اندیشه انتقادی است تا ارتباط میان «امر جزئي» – در اینجا تصویر-، را با «کلیت» -دراینجا ایده ملیت- بررسی کند.

منظور از ایران مدرن، سال‌های پایانی عصر قاجار منتهی به انقلاب مشروطه تا دوران معاصر است و مقاله بیشتر بر آثار نقاشی متمرکز است. مساله‌ی مقاله بررسی سازکار و میانجی‌هاي سیاسی اجتماعی مفهوم «ملیت» و نحوه‌ی بازنمایی و نمود آن در هنرهای تجسمی دوران مدرن است.

با شکل‌گیری ایده‌ی ملت-دولت جدید ایران در سال‌های منتهی به قاجار و پیدایش ناسیونالیسم ایرانی، مساله‌ی ملیت -اگر نگوییم دال مرکزی بیشترِ کوشش‌های مدرنیستی- یکی از اصلی‌ترین دال‌ها در برساخت فرم‌های هنرهای نوگرای ایران پس از پایان عصر نگارگری کلاسیک بوده است.

به عبارت دیگر، پایان دوران نقاشی کلاسیک در ایران و آغاز کار کمال‌الملک با تاثیرپذیری از مسلط‌ترین گفتمان‌های سیاسی زمانه از جمله «ناسیونالیسم» بوده است. اگرچه در نگاه اول ممکن است ارتباط میان دوره‌ها و آثارِ ظاهرا بسیار متمایز در صد سال هنر نوی ایران و مساله ملیت به وضوح روشن نباشد، این مقاله با ترسیم میانجی‌ها نشان می‌دهد چگونه ارتباط میان یک جزء با اجزای دیگر و درون کلیتی به نام «ناسیونالیسم» معنادار و ممکن می‌شود.

پس از انقلاب ۵۷ و کنار گذاشتن ایده ناسیونالیسم، با دگردیسی مفهومی در «ملیت» که این بار با ایدئولوژی‌های اسلامی تلفیق شده و همزمان دسترسی آزادتر به صحنه‌های هنر جهان با شکل دیگری از بازنمود مساله ملیت در هنرهای تجسمی مواجهیم که اگرچه در ادامه سنت هنر نوگرای دهه ۴۰ و ۵۰ است، خصلت‌های یکسر متفاوتی به خود می‌گیرد.

مقاله به تفاوت «ناسیونالیسم» و «ملیت» و برداشت‌های مختلف از «نوگرایی» و «مدرنیسم» در هنر ایران آگاه است و می‌کوشد ایده‌ی کلی خود را ذیل توجه به این تفاوت‌ها طرح کند.

برای ترسیم خطوط کلی تاثیر ایده‌ی ناسیونالیسم بر هنر دوران مدرن سه دوره‌ی متمایز از مشروطه تا انقلاب ۵۷ و سه دوره متمایز از انقلاب ۵۷ تا عصر حاضر طرح خواهد شد و سازو کار تجلی این ایده در موضوع و محتوا و گاهی آزمون‌های فرمی نقاشی ایران با محوریت ملیت بررسی خواهد شد.

این دوره ‌ها عبارتند از:
۱. نقاشی کمال الملک و شاگردان او؛ و رواج مکان‌نگاری به عنوان یک ژانر در نقاشی به عنوان بازنمودی ناخودآگاه از مساله‌ی تازه‌ی وطن در ذهن انسان ایرانی؛
۲. پهلوی اول؛ تاثیر گفتمان دولت-ملّت‌سازی، پروژه‌ی مدرنیزاسیون و تاسیس نهادهای اثرگذار فرهنگی و پدیداری دوباره‌ی هنرهایی رو به زوال چون «مینیاتور» به عنوان هنر ملی، و بازسازی تصاویری تاریخی از شخصیت‌های «ملی» در کار هنرمندان.
۳. پهلوی دوم؛ جستجو در فرهنگ و هنر عامه متاثر از جهان‌سوم‌گرایی که در هنرهای نوگرای تجسمی گاهی با نوعی مردم‌گرایی و قوم‌نگاری در فرمی مدرن در اواخر دهه‌ی بیست و دهه سی شمسی دیده می‌شد و گاهی در مدرنیسمی انتزاعی که موتیف‌هایی از گذشته را وام می‌گرفت.
۴. دهه شصت؛ تعلیق وجوه مدرنیستی و ملی‌گرایانه به نفع ایدئولوژی اسلامی
۵. دهه هفتاد؛ بازتر شدن فضا به نفع نوعی «مدرنیسم» با بازگشت همزمان به میراث مدرنیسم تجسمی در دهه چهل و پنجاه و باز دستکاری فرم‌های موجود «هنر ملی» مثل مینیاتور و بازبهره‌گیری‌ از موتیف‌های قوم‌گرایانه.
۶. دهه هشتاد و نود: رسمی ورود هنرهای معاصر به ایران، برجسته شدن سیاست روز و ادبیات جدید در بیان ملیت ایرانی، تهی از ایده‌های ناسیونالیستی و متمایل به فرم‌های بازاری ( حجاب، موتیف‌های قجری، خوشنویسی)‌.

مرضیه ثابت اقلیدی

بررسی مقولات کلیدی «تاریخ معماری ایران» در نشریۀ هنر و مردم از سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۸

تاریخ‌نگاری معماری ایران در قرن ۱۹ و به عنوان یکی از محصولات جانبی شرق‌شناسی شکل گرفته است. این حوزه برای بیش از یک سده، در اختیار محققان غربی بود و ايرانيان در ميدان مطالعات معماري ايران حضور مستقل و فعالي نداشته باشند.

اما از آغاز دهۀ چهل، تغییرات قابل توجهی رخ داد که زمینه را برای فعالیت مستقل محققان ایرانی فراهم کرد؛ این تغییرات عبارتند از: خروج آندره گدار( مدیر فرانسوی اداره آثار باستانی و باستان شناسی ایران) از کشور، تشکیل وزارت فرهنگ و هنر و تغییرات نهادی مراکز حفاظت، مرمت و باستان شناسی.

هریک از این سازمانها نشریاتی برای انتشار تحقیقات مؤلفان ایرانی تأسیس کردند . از جمله مجلۀ «هنر و مردم» که توسط وزارت فرهنگ و هنر از سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۸ به سردبیری عنایت الله خجسته و بیژن سمندر منتشر شد. این نشریه هدف خود را برقراری تفاهم میان مردم، هنر و هنرمند عنوان میکند.

هدف این مقاله، شناسایی مفهوم «تاریخ معماری ایران»، از خلال تألیفات محققان ایرانی این نشریه است. برای این منظور از طریق تحلیل محتوای کیفی و کمی، تعریف هر یک از مفاهیم «تاریخ»، «معماری»، و «ایران» از مقالات این مجله استخراج میشود.

پیش‌بینی میشود تألیفات محققان ایرانی این نشریه حاوی نگاه‌های ارزشمندی به تاریخ نگاری معماری ایران بوده باشد که متاسفانه به دلایل مختلف اجتماعی و سیاسی، نتوانسته به جریان اصلی این حوزه از دانش راه یابد.

پیشنهاد ما

خبرها

رویدادها