ایقان شهیدی
استقامت سازنده؛ نگاهی به اندیشه و عمل جامعه بهائی ایران در سالهای پس از انقلاب
رها ثابت سروستانی
واکاوای عاملیت “دیگری” : گفتمان جامعه بهاییان ایران قبل و بعد از انقلاب ۱۹۷۶
گرداننده: مریم فومنی
چکیدهها
ایقان شهیدی
استقامت سازنده؛ نگاهی به اندیشه و عمل جامعه بهائی ایران در سالهای پس از انقلاب
بهائیان ایران در طول دهههای گذشته، سعی کردهاند علیرغم سرکوبی که تجربه کردهاند، در ابتدا در مقام حفظ هویت جمعی خود و محافظت از هستی جامعه خود که در زیر شدیدترین سرکوبهای سیستماتیک حکومتی که در پی حذف این جامعه است برآیند و سپس با استقامتی سازنده، در پی خلق و ایجاد الگوهایی از جوامعی باشند که ارزشها و الگوهای فکری و رفتاری متفاوتی را دنبال میکند.
رها ثابت سروستانی
واکاوای عاملیت “دیگری” : گفتمان جامعه بهاییان ایران قبل و بعد از انقلاب ۱۹۷۶
این مقاله سعی میکند با بیان بینش ها و رویکردهای یک اقلیت مذهبی -غیررسمی، فرصت شناخت و تامل عمیق تر درباره ماهیت اقدامات فردی و جمعی آن را فراهم کند. بیش از این ، تلاش میکند تا این شناخت توصیفی واضح تر از عاملیت “دیگری” بشدت طرد شده و مورد تبعیض در فضای اجتماعی – سیاسی ایران را به تصویر کشیده و درکی متفاوت ازآنچه ادبیات موجود ارائه میدهد فراهم نماید. هرچند مطالعه و تحقیق درباره ماهیت آیین بهایی به تابوی دانشگاهی در جامعه ایرانی تبدیل شده -که بررسی تاثیرات آن می تواند موضوع یک مقاله تحقیقی باشد – اما این مقاله با تاکید بر بینش هایی که چارچوب مفهومی اقدامات و گفتمان این جامعه را در بستر اجتماع بزرگتر توصیف میکند ، سعی دارد تا الگوهای فکری و عناصر فرهنگی جدیدی که به عمل درآورده را واکاوی کند.. گسترش بینش بهایی که آغاز آن به نیمه قرن ۱۸ میلادی می رسد جز لاینفک تاریخ اجتماعی – سیاسی و بیشتر جریان روشنفکری در ایران محسوب میشود با این حال جامعه دانشگاهیان داخل و خارج و مخصوصا محققین ایرانی تا بحال از شرایط منصفانه و منابع کافی و قابل اعتماد برای مطالعه محروم بوده اند. همین امر باعث شده تا نه تنها این بخش از تاریخ بشریت مهجور و در هاله ای از ابهام باشد ، بلکه فرصت مطالعه و سهیم شدن در یادگیریهای جامعه بهایی برای دو قرن گذشته از دسترس اندیشمندان و علاقمندان مسائل اجتماعی ربوده شود. این تحقیق از طریق مطالعه اسناد و مدارک متعلق به جامعه بهایی به بررسی ظهور و پیشرفت آیین بهایی در ایران پرداخته و سعی میکند عاملیت این جامعه را در گفتمان تجدد ایران قبل و بعد از انقلاب ۱۹۷۶ بررسی کند. این تحقیق همچنین سعی میکند تا در گفتمان مذهبی – سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی ، مسئله “دیگری” سازی را با تمرکز بر تجارب جامعه بهایی در ایران بررسی کند. همچنین تلاش میکند تا سیاست “دیگری” سازی را در تحریف اذهان عمومی و مسموم کردن فضای تحقیق و مطالعه برای اندیشمندان و دانشگاهیان مورد پرسش قرار دهد.