فاطمه امان
آسیا، پناهگاه قدیمی ایران
جلیل روشندل
سیر تحول اندیشه استراتژیک در ایران
گرداننده: آناهیتا حسینی
چکیدهها
فاطمه امان
آسیا، پناهگاه قدیمی ایران
در این مقاله، تلاش می کنم به بررسی و تحلیل این موضوع بپردازم که چگونه چالشهای متعدد و پیچیده روابط ایران و غرب، که از زمان انقلاب ۱۹۷۹ به وجود آمدهاند، نقش مهمی در شکلگیری و تقویت نزدیکی شگفتانگیز ایران به آسیا و جنوب آسیا داشتهاند. این نزدیکی در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی مشهود است و تحولات اخیر منطقهای و بینالمللی نیز بر آن تأثیرگذار بودهاند.
با توجه به تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی مداوم از سوی کشورهای غربی، ایران به منظور فرار از انزوا راهبردی را در پیش گرفت که شامل تقویت روابط با کشورهای آسیایی و تلاش برای بهرهبرداری از فرصتهای موجود در این منطقه برآمد.
جلیل روشندل
سیر تحول اندیشه استراتژیک در ایران
این اندیشه که استراتژی از فرهنگ تاثیر پذیری دارد در آثار کلاسیک از توسیدید (Thucydides) گرفته تا کلاوزویتس (Clausewitz)مورد بحث بوده است. در خلال یکصد سال اخیر، جنگ جهانی دوم، به ویژه جنگ با ژاپنیها، اهمیت هویت ملی کشورها را در نحوه مبارزه آنها در جنگ آشکار کرد(Jeffrey S. Lantis and Darryl Howlett).
تحقیقات جدید تر نشان داد که «هویت ملی» متمایز کشورها که «ریشه در زبان، مذهب، آداب و رسوم و تفسیر خاطرات مشترک دارد» برای درک رفتار دولت ها حایز اهمیت فراوانی است (همانجا) .
مطالعات جدید تر دانشمندان علوم سیاسی بر نقش فرهنگ سیاسی در رفتار دولت ها تاکید دارد. فرهنگ سیاسی طیف وسیعی از عوامل را در بر می گیرد که شامل «تعهد به ارزشهایی مانند اصول و نهادهای دموکراتیک، اندیشه های اخلاقی در استفاده از زور، حقوق افراد یا جوامع، و گرایش به نقش آفرینی در سطحی جهانی» بود . کشورها شروع به نظارت و بررسی تفکر و ذهنیت یکدیگر کردند تا دریابند تحت چه شرایطی ممکن است یک ملت در جنگ شرکت کند یا آغازگر جنگ باشد.
در طول جنگ سرد و بلافاصله پس از پایان آن (۱۹۴۵-۱۹۹۱) درک مدرنی از فرهنگ استراتژیک پدیدار شد. به طور خاص و همانطور که داریل هاولت بیان می کند، «در جهان غرب، متون نوشته شده در دوره ای از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا پایان دهه ۱۹۹۰، آرشیو ارزشمندی از تفکر در مورد چگونگی تأثیر تداوم و تغییر بر فرهنگ استراتژیک و عواملی که باید ارائه کنند، فراهم می کند. مهمترین تلقی شود.» (Darryl Howlett) فشارهای منتهی به بی ثباتی و ناامنی می تواند منجر به جنگ شود.
در همین راستا، فرهنگ سیاسی یک دولت تأثیر آشکاری بر آستانه تحمل و نهایتاً بر دیدگاه آن دولت نسبت به امنیت دارد. هنگامی که دولتی احساس می کند که توسط تهدیدهای واقعی یا ضمنی احاطه شده است، طبعاً به جنگ به عنوان یکی از انتخاب های راهبردی فکر خواهد کرد.
تصمیم و سپس توسل به جنگ با سؤالاتی مانند زمان، مکان، چگونگی و سطح کاربرد قدرت نظامی و یا سطح تسلیحاتی متناسب با تهدید مترادف است. بنابراین، درک و آگاهی از تصمیمات تاریخی یک ملت در گذشته و فهم عوامل مؤثر در آن تصمیم گیری ها، برای پیش بینی حرکت بعدی آن ملت حیاتی است.
در واقع امر، فرهنگ استراتژیک مراحل تصمیم گیری را تحلیل و شرایطی را نشان می دهد که تحت آن یک ملت ممکن است به جنگ متوسل شود و یا از آن اجتناب کند.
با در نظر گرفتن شعار نه شرقی نه غربی در فردای انقلاب ۱۳۵۷ به عنوان نقطه آغازین و ردپای حضور فعلی جمهوری اسلامی ایران در منازعات بین المللی (از اوکراین گرفته تا خاور میانه (لبنان عراق و سوریه و با تاکید بر جنگ حماس و اسرائیل، تحرکات حوثی ها در دریای سرخ)، این مقاله عوامل موثر بر روند این گونه تصمیم گیری های حیاتی را در تاریخ چند دهه اخیر ایران مورد بررسی قرار می دهد و چگونگی و چرایی آن تصمیمات را حول محور اهمیت استراتژیک کشور روشن می کند.