جواد خرمی مقدم
تاثیر سرکوب معترضان بر فروکش کردن اعتراضات دی ماه ۹۶
مهرداد درویشپور
خشونت، قدرت و جنبش های اجتماعی
گرداننده: هادی میری آشتیانی
چکیدهها
جواد خرمی مقدم
تاثیر سرکوب معترضان بر فروکش کردن اعتراضات دی ماه ۹۶
“نه تهديد نه زندان، ديگه فايده نداره” اين ؛ شعار مكرر كارگران معترض نيشكر هفت تپه در آذرماه و ديماه سال ١٣٩٧ يعنى درست يك سال پس از اعتراضات دى ماه سال ١٣٩٦ بود كه بازتاب گسترده اى در رسانه ها پيدا كرد. طى چند سال گذشته بسيارى از شهرهاى ايران صحنه اعتراض اصناف و گروه هاى مختلف مردمى از جمله معلمان، كارگران، دانشجويان، بازاريان، كاميونداران، پرستاران، خسارت ديدگان موسسات مالى و … بوده است.
در اين ميان حركت اعتراضى كارگران نيشكر هفت تپه، گويى به ماكت كوچكى از جامعه ايران تبديل شده است.اعتراضات آنها از ١٨ تا ٢٣ آذر ٩٦ به عنوان پيش درآمد اعتراضات ديماه همان سال مطرح شد و يكسال پس از فروكش كردن آن، بار ديگر در آذر و ديماه سال ٩٧ با دستگيرى تعدادى از نمايندگان كارگران معترض از جمله اسماعيل بخشى، اوج گرفت.
شعار “نه تهديد نه زندان، ديگه فايده نداره” در حالى يكسال پس از اعتراضات دي ماه ٩٦ در كشور طنين انداز شد كه جمهورى اسلامى طى اين مدت تمامى تلاش خود را بكار برد تا با سركوب شديد اعتراضات، جلو گسترش و ادامه آن را بگيرد. حركت هاى اعتراضى دى ماه ١٣٩٦ به دليل شتاب ناگهانى و گستردگي آن ، يادآور حركت هاى اعتراضى سال ١٣٥٦ يعنى يكسال قبل از پيروزى انقلاب ١٣٥٧ در ايران بود.
خيزش ناگهانى بيش از ١٠٠ شهر، بسيارى از تحليلگران مسايل ايران را غافلگير كرد.در پى گسترش روز افزون اعتراضات، جمهورى اسلامى كه طى چهار دهه گذشته نشان داده است هيچگونه حركت اعتراضى را تحمل نمى كند، همچون تابستان هاى سالهاى ٦٧، ٧٨ و ٨٨ با تمام قوا به سركوب اعتراضات زمستان ٩٦ پرداخت به نحوى كه طبق گزارشات منتشره، بر اثر آن حدود ٥٠ نفر كشته و بيش از پنج هزار نفر در سراسر كشور بازداشت شدند.
هر چند اين سركوب ها نتوانست حركت هاى اعتراضى را به طور كامل خاموش كند ولى جمهورى اسلامى تلاش كرد تا شتاب و گستره آن را محدود كند.اهميت تحقيق حاضر آن است كه مى خواهد به طور مشخص به بررسى تاثير عامل سركوب بر پديده فروكش كردن اعتراضات دى ماه ٩٦ بپردازد.
تحقيق و بررسى موضوع “تاثير سركوب معترضان بر فروكش كردن اعتراضات دى ماه ٩٦” در پى دست يافتن به پاسخ اين پرسش مشخص و محدود است كه “آيا سركوب شديد معترضان توسط جمهورى اسلامى يكى از عوامل اصلى فروكش كردن اعتراضات دى ماه ١٣٩٦بود؟
“آنچه كه تحقيق حاضر را نسبت به مقالات و تحقيقات گذشته متمايز مى كند اين است كه در اين تحقيق تلاش شده است با توجه به نظريات و تئوري هاى مطرح شده در خصوص “شرايط انقلابى”، به بررسى نقش سركوب ها بر محدوديت حركت هاى اعتراضى بپردازد و به پاسخ هايى دست يابد كه حاصل تحقيق را به صرف بازسازى رخدادها، محدود نكند.
در مقالات و تحقيقاتى كه تاكنون در خصوص بررسى پديده اعتراضات ديماه ٩٦ منتشر شده، به اندازه كافى به موضوع “دولت و سازمان زور و سركوب” و نقش آن در فروكش اعتراضات، توجه نشده است.
اين در حالى است كه اگر “نارضايتى اجتماعى”، “پيدايش گروههاى بسيج گر”، “ناتوانى در قواى سركوب دولت” و “كوشش براى ايجاد ساخت جديد قدرت” را عناصر اصلى هر “وضعيت انقلابى” بدانيم، همانگونه كه بشريه تاكيد كرده است “حكومت از نظر نقشى كه در سركوب بازى مى كند، مهمترين بازيگر وضعيت انقلابى است.” (بشيريه، ١١٣:١٣٧٨)
هدف اين نوشتار آن است كه با تمايز دو مقوله “پيدايش وضعيت انقلابى” و “گذار موفق يا ناموفق (پيروزى يا عدم پيروزى انقلاب)”، بر اهميت نقش “سازمان زور و سركوب دولت ها” در اين گذار موفق يا ناموفق، تاكيد كند و با تمركز بر روى عنصر “سركوب” و تاثير آن بر فروكش اعتراضات ٩٦، زمينه بحث و گفتگو براى ناكارآمد كردن دستگاه سركوب را فراهم كند تا از ميانه اين تبادل نظرها، راهكارهاي عملى براى كند كردن سلاح سركوب و گذار كم هزينه، متولد شود.
مهرداد درویشپور
خشونت، قدرت و جنبش های اجتماعی
از سالها پیش در پژوهش های خود بر این نکته که “اگر انقلابی در ایران شکل گیرد، زنانه خواهد بود تاکید کرده که از جمله “دختران خیابان انقلاب نماد انقلاب زنانه در ایران” جلوه ای از آن بود. ابرجنبش زن، زندگی، آزادی اما مهر “نخستین انقلاب فمینیستی جهان” را نصیب خود کرد.
برخی همگانی بودن یا خصلت تقاطعی این جنبش را نافی انقلاب زنانه دانستن آن خوانده یا همچون طباطبایی از “انقلاب ملی در انقلاب اسلامی” سخن گفتند. یکی از مهمترین ویژگی های این جنبش خصلت مسالمت امیز آن بود که با خشونت سرکوب شد و جامعه با گسترش انسداد سیاسی بیشتر روبرو شد.
هم از این رو مسئله خشونت و قدرت و جایگاه آن در تحول به سوی دموکراسی بیش از پیش به از مطرح ترین پرسمان های روز بدل شده که این مقاله به آن می پردازد. برخی با تکیه بر “خشونت مشروع”، نفی آن را در برابر خشونت لجام گسیخته قدرت ها نادرست می دانند.
و برآنند که تاکید یکسویه بر خشونت پرهیزی، می تواند به خلع سلاح این جنبش ها در برابر خشونت دولتی بیانجامد. در مقابل، برخی دیگر با تکیه بر نتایج انقلابات قهری، تاکید برگفتمان خشونت پرهیز را برای کاهش هزینه های اجتماعی و انسانی و فراگیر شدن اعتراضات پراهمیت می دانند.
این نوشته با تکیه بر برخی مفاهیم تئوریک درباره خشونت و قدرت و تجربیات عملی، می کوشد جایگاه خشونت و قدرت را در جنبش های اجتماعی را واکاوی کند.