پیام اخوان
تمایز بین عدالت کیفری و عدالت ترمیمی
شادی منش
نقش بازیگران عدالت انتقالی و اهمیت ایجاد جامعه همبسته
رضا خبوک
ضرورت توجه به رکن تضمین عدم تکرار و چالش های آن در ایران
رها بحرینی
مشارکتکننده
گرداننده: شادی منش
پیام اخوان: تمایز بین عدالت کیفری و عدالت ترمیمی
پیام اخوان در سخنرانی خود عدالت انتقالی را به عنوان یک مسیر اساسی به سوی آشتی، شفا و دگرگونی اجتماعی بررسی کرد. وی تاکید کرد که دستیابی به عدالت پس از جرایم نظام مند و دولتی مستلزم رویکردی ظریف فراتر از اقدامات تنبیهی به تنهایی است، رویکردی که برای ساختن پایه ای جدید برای آینده با گذشته حساب می کند.
اخوان با برجسته کردن هدف اصلی عدالت انتقالی شروع کرد: ایجاد جامعهای که دیگر تکرار تخلفات گذشته نباشد. او با بیش از 35 سال تجربه در زمینه های مختلف جهانی توضیح داد که مسیر هر کشور به سوی عدالت باید منحصر به فرد باشد، زیرا هیچ فرمول جهانی برای التیام زخم های عمیق اجتماعی وجود ندارد.
در حالی که محاکمه های جنایی نقش اساسی ایفا می کنند، اخوان استدلال کرد که آنها در پرداختن به تأثیر کامل جرایم سیستماتیک کوتاهی می کنند. چنین محاکمههایی تنها میتوانند تعداد محدودی از مجرمان را تحت پیگرد قانونی قرار دهند و اغلب صرفاً بر گناه یا بیگناهی آنها تمرکز میکنند و از رنج گستردهتری که قربانیان متحمل شدهاند غفلت میکنند. او خاطرنشان کرد که عدالت کیفری تنها بخشی از پازل بزرگتر در رسیدگی به جنایات حمایت شده از سوی دولت است، جایی که کل جوامع این آسیب را تحمل می کنند.
اخوان خواستار تغییر مدل های عدالت تنبیهی به ترمیمی شد، مانند کمیسیون های حقیقت، که صداها و داستان های قربانیان را در اولویت قرار می دهد. از طریق عدالت ترمیمی، قربانیان می توانند تجربیات زیسته خود را به اشتراک بگذارند و جنبه انسانی رنج را آشکار کنند که داده ها به تنهایی نمی توانند آن را ثبت کنند.
او تاکید کرد که دادن فرصت به مادر داغدار برای صحبت در مورد از دست دادن خود به اندازه تعیین گناه یا بی گناهی بسیار مهم است. در ایران آینده، او پیشنهاد کرد که یک کمیسیون حقیقت میتواند بستری اساسی برای این شهادتها فراهم کند و فضایی را برای شفای جمعی ایجاد کند.
از نظر اخوان، هدف عدالت انتقالی فراتر از مجازات افراد است. این در مورد آموزش جامعه و تغییر ارزش های فرهنگی است. در یک دولت جنایتکار که در آن اعمالی مانند شکنجه و قتل ممکن است عادی یا حتی جشن گرفته شود، چالش برچیدن این ادراکات مضر و ترویج همدلی، احترام و کرامت انسانی است. با افشای حقیقت جنایات گذشته، جامعه می تواند روند پیچیده تحول اخلاقی را آغاز کند و آینده ای را ایجاد کند که در آن چنین سوء استفاده هایی نه تکرار شود و نه موجه.
اخوان با دیدگاهی امیدوارانه در مورد نقش عدالت انتقالی در زمینه سازی برای تغییرات بلندمدت به پایان رسید. او بزرگی این کار را تصدیق کرد، اما تاکید کرد که افشای حقیقت و آغاز گفتوگو درباره مسئولیتپذیری گامهای اولیه ضروری است. این تلاشها بذر آیندهای را میکارند که در آن عدالت و آشتی نه تنها امکانپذیر است، بلکه بخشی جداییناپذیر از یک جامعه باثبات و عادلانه است.
نکات کلیدی اقدام برای عدالت انتقالی
اخوان پیشنهاد ایجاد کمیسیون حقیقت بالقوه در ایران را برای ارائه صدای قربانیان داد. این پلتفرم به مردم اجازه میدهد تا درد خود را آشکارا و صادقانه به اشتراک بگذارند و تمرکز را از تعقیب صرف مجرمان به یک روایت گستردهتر از شفای مشترک تغییر دهد.
یک طرح جامع بسیار مهم است، برنامه ای که آموزش، حقیقت گویی و تغییر ارزش های اجتماعی را در اولویت قرار دهد. چنین رویکردی تضمین میکند که عدالت فقط در مورد مجازات نیست، بلکه در مورد پرورش فرهنگی است که در آن حقوق بشر مورد احترام و حمایت قرار میگیرد.
گفتگوهای مداوم در مورد اهمیت پاسخگویی نقش عدالت انتقالی را در شکل دادن به آینده ایران تقویت خواهد کرد. اخوان بحثی فراگیر را تشویق می کند که ضرورت پرداختن به اشتباهات گذشته را برای ساختن جامعه ای مبتنی بر عدالت و یکپارچگی برجسته می کند.
خطاب اخوان به ما یادآوری می کند که عدالت انتقالی سفری چند وجهی است. با تمرکز بر حقیقت، شفا و دگرگونی، جوامعی که از بی عدالتی سیستمی بیرون می آیند، می توانند پایه و اساس آینده ای را بنا کنند که از حقوق بشر، کرامت و مسئولیت پذیری حمایت می کند.
چکیدهها
شادی منش
نقش بازیگران عدالت انتقالی و اهمیت ایجاد جامعه همبسته
چشمانداز عدالت انتقالی در ایران، تعامل پیچیدهای از بازیگران مختلف را نشان میدهد که هر کدام در فرآیندهای رسیدگی به بیعدالتیهای تاریخی و تقویت آشتی ملی، چه قبل و چه پس از گذار، مشارکت دارند.
هدف این ارائه تشریح نقشهای متعددی است که توسط طیف گستردهای از ذینفعان از جمله مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، متخصصان حقوقی، فعالان سیاسی، هنرمندان، مربیان، متخصصان مراقبتهای بهداشتی، و تأثیرگذاران دیجیتال، در میان دیگران و اینکه چگونه مشارکتهای منحصربهفرد آنها تلاقی و همکاری میکنند، تشریح کند.
در سناریوهای دنیای واقعی به طور خاص، بررسی میکند که چگونه این بازیگران در زمینه چالشبرانگیز ایران حرکت میکنند، از تخصص و شبکههای خاص خود برای مستندسازی تخلفات، دفاع از حقوق قربانیان، آموزش عموم و ترویج درمان و گفتگو استفاده میکنند.
این تحلیل، هم افزایی و تنشها را در میان این بازیگران برجسته میکند و بررسی میکند که چگونه همکاری و تضاد میان آنها نتایج فرآیندهای عدالت انتقالی را شکل میدهد. این مطالعه به درک عمیقتر پیچیدگیها و پویاییهای عدالت انتقالی در ایران کمک میکند و بینشهایی را درباره پتانسیل همکاری مؤثر در زمینههای مشخص شده توسط محدودیتهای سیاسی و اجتماعی ارائه میدهد.
رضا خبوک
ضرورت توجه به رکن تضمین عدم تکرار و چالش های آن در ایران
رویدادهای سالهای گذشته و خصوصا آنچه که پس از جنبش موسوم به «زن٬ زندگی٬ آزادی» یا «مهسا امینی» رخ داد٬ نشان میدهد که جامعه ایران آبستن تغییرات اساسی از منظر سیاسی-حقوقی است.
یکی از موارد مورد تاکید در در تمامی جنبشهای اخیر در میان پژوهشگران و فعالین سیاسی-اجتماعی در کنار آنچه که از مطالعات خواستههای مردم برمیآید٬ بنیان ساختن ایرانی مبتنی بر اصولی همچون حقوق بشر٬ دموکراسی و حاکمیت قانون است.
همچنین٬ بنابر مشاهدهها و مطالعهها میتوان بیان داشت که یکی از دغدغههای مهم جامعه نسبت به آینده٬ چگونگی رسیدگی به نقضهای حقوق بشری٬ عدم رعایت قوانین و دیگر موارد از این دست در سالهای گذشته است. با توجه به رویدادهای ایران٬ دغدغه جامعه ایران و همچنین تجربه جهانی در دهههای گذشته٬ مسئله «عدالت انتقالی» حائز اهمیت به نظر میآید.
هر چند که تجربه عدالت انتقالی در بستر «بهار عربی» نشان داده است که توجه صرف به ارکان «حق بر حقیقت»٬ «عدالت»٬ «جبران خسارت» و «به خاطر سپاری» بدون نگاه به رکن تضمین عدم تکرار میتواند نهایتا منجر به شکست پروژه عدالت انتقالی بشود. رکن تضمین عدم تکرار٬ خود نیز دارای سه بخش «تغییر و اصلاح ساختار سیاسی»، «تغییر و اصلاح ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و فردی» و نهایتا «بازارزیابی نیروهای اداری-نظامی» است.
در این مقاله با توجه به تجربه بهار عربی بر اهمیت پایهگذاری یک نظام دموکراتیک بر اساس اصول اساسیگرایی (Constitutionalism)٬ دموکراسی و حقوق بشر تاکید خواهد شد.
همچنین با توجه به موانع مرتبط با زیست تاریخی ذیل سلطه نظامی اقتدارگرا٬ نبود احزاب و گروهای سیاسی-اجتماعی قدرتمند و عدم اعتماد عمومی به ساختار سیاسی-بوروکراتیک٬ چالشهای تبیین رکن تضمین عدم تکرار در ایران آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
رویدادهای سالهای گذشته و خصوصا آنچه که پس از جنبش موسوم به «زن٬ زندگی٬ آزادی» یا «مهسا امینی» رخ داد٬ نشان میدهد که جامعه ایران آبستن تغییرات اساسی از منظر سیاسی-حقوقی است.
یکی از موارد مورد تاکید در در تمامی جنبشهای اخیر در میان پژوهشگران و فعالین سیاسی-اجتماعی در کنار آنچه که از مطالعات خواستههای مردم برمیآید٬ بنیان ساختن ایرانی مبتنی بر اصولی همچون حقوق بشر٬ دموکراسی و حاکمیت قانون است.
همچنین٬ بنابر مشاهدهها و مطالعهها میتوان بیان داشت که یکی از دغدغههای مهم جامعه نسبت به آینده٬ چگونگی رسیدگی به نقضهای حقوق بشری٬ عدم رعایت قوانین و دیگر موارد از این دست در سالهای گذشته است. با توجه به رویدادهای ایران٬ دغدغه جامعه ایران و همچنین تجربه جهانی در دهههای گذشته٬ مسئله «عدالت انتقالی» حائز اهمیت به نظر میآید.
هر چند که تجربه عدالت انتقالی در بستر «بهار عربی» نشان داده است که توجه صرف به ارکان «حق بر حقیقت»٬ «عدالت»٬ «جبران خسارت» و «به خاطر سپاری» بدون نگاه به رکن تضمین عدم تکرار میتواند نهایتا منجر به شکست پروژه عدالت انتقالی بشود.
رکن تضمین عدم تکرار٬ خود نیز دارای سه بخش «تغییر و اصلاح ساختار سیاسی»، «تغییر و اصلاح ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و فردی» و نهایتا «بازارزیابی نیروهای اداری-نظامی» است.
در این مقاله با توجه به تجربه بهار عربی بر اهمیت پایهگذاری یک نظام دموکراتیک بر اساس اصول اساسیگرایی (Constitutionalism)٬ دموکراسی و حقوق بشر تاکید خواهد شد.
همچنین با توجه به موانع مرتبط با زیست تاریخی ذیل سلطه نظامی اقتدارگرا٬ نبود احزاب و گروهای سیاسی-اجتماعی قدرتمند و عدم اعتماد عمومی به ساختار سیاسی-بوروکراتیک٬ چالشهای تبیین رکن تضمین عدم تکرار در ایران آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در این پنل همچنین با رها بحرینی گفتگو و پرسش و پاسخ انجام شد.