مریم فومنی
نقشهی جدید جنبش زنان در ایران
مطهره فولادی
سازماندهی زنان برای زنان: عبور از نهادمحوری در ایران
گرداننده: سمانه خادمی
چکیدهها
مریم فومنی
نقشهی جدید جنبش زنان در ایران
در پنج سال اخیر، پس از اعتراضات سراسری آبان ۹۸ و پس از آن روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، جامعهی ایران و جنبشهای اجتماعی فعال در آن با تغییرات اساسی مواجه شدهاند. جنبش زنان به عنوان یکی از فعالترین حرکتهای اجتماعی در دههی ۸۰ نیز از این تغییرات در امان نمانده است. شیوهی فعالیت جنبش زنان و کنشگران این جنبش بسیار تغییر کرده است. فعالان و گروههای شناخته شده روش کار خود را عوض کردهاند و زنان جوانی که به جنبش پیوستهاند از شیوههای غیرمتمرکز و جدید برای فعالیتهای برابری خواهانه استفاده میکنند. این مقاله بر اساس گفتگو با کنشگران جنبش زنان در داخل ایران و کنشگرانی که به تازگی از ایران خارج شده یا در ارتباط مستمر با فعالان جنبش زنان در ایران هستند، به این سوال اساسی خواهد پرداخت که: «نقشه جنبش زنان چه تغییری کرده است و کنشگران و شیوههای آن چقدر متفاوت با دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ خورشیدی هستند؟» دستاوردهای جنبش زنان در پنج سال گذشته، نحوهی ارتباط و تبادل تجربهی نسل جدید فعالان جنبش با فمنیستهای نسل قبل و مدلهای حمایتی از فعالان تازهنفس از دیگر سوالاتی است که در این مقاله به انها پرداخته خواهد شد. در این پژوهش همچنین مدل ارتباط بین فعالان حقوق زنان در نقاط مختلف ایران و شبکههای ارتباطی بین جنبش زنان و دیگر جنبشهای اجتماعی مورد بررسی قرار خواهند گرفت و به نقش و نقاط وصل جنبش زنان به حرکتهای جمعی تودهای در رخدادهایی همچون خیزش زن، زندگی، آزادی توجه خواهد شد. این پژوهش همچنین به دنبال آن است که بیابد در شرایط فعلی سیاسی – اجتماعی ایران فعالان جنبش زنان چقدر امید به ایجاد تغییرات در حوزه برابری جنسیتی دارند و چقدر این تغییر را به تغییرات اساسی در نظام سیاسی جامعه گره زدهاند. نویسنده، پیش از این در سیزده مقالهی مفصل تحقیقی که در سایت آسو منتشر شده، تاریخچهی جنبش زنان در ایران را از دوران مشروطه تا سال ۱۳۹۷ بررسی کرده است. این تحقیق با نگاه به این پیشینهی جنبش زنان به دنبال دادن تصویری از مدل جدید فعالیتهای برابریخواهانه در ایران است.
مطهره فولادی
سازماندهی زنان برای زنان: عبور از نهادمحوری در ایران
متشکل ساختن و همبستگی اعضا، همواره یکی از مهمترین اهداف اصلی در جنبش زنان برای دستیابی به برابری جنسیتی و عاملیتی زنانه بوده است. این حرکت به منظور ایجاد فضایی سازماندهی شده و قدرتمند برای زنان در جامعه ایران پساانقلاب ژینا ضرورتی بنیادی داشته و علاوه بر کنکاش های نظری، نیازمند بررسی و ارزیابی میدان کنش زنانه میباشد. اگرچه پیشتر و همگام با سایر جوامع، انجمنها، سازمانها و کمپینهای برابریخواه به منظور حمایت از حقوق زنان و ایجاد فضایی برای بحث و تبادل نظر در مورد مسائل مربوط به زنان به مثابه روشهایی برای سازماندهی زنان در ایران، تشکیل شدهاند؛ اما ایده پیش رو، مبتنی بر نتایج و تبیین های حاصل از سلسله پژوهشهای پدیدارشناختی است که با بررسی تجربه زیسته 100 تن از زنان و دختران فعال در جنبش زن، زندگی، آزادی در محله های ایران استوار گشته است. تجربه گرانسنگ مبارزات زنان و دختران ایرانی که «زن، زندگی، آزادی» را فریاد کردهاند، حاکی از کاهش تاثیر نهادگرایی معمول و اهمیت توجه به رویکردهای جامعه/محله محور از سوی زنان و برای زنان میباشد. بهطوری که اطلاعرسانی تظاهرات، پویشها و انتشار بیانیهها در سطح محلی توسط زنان، بیش از پیش منجر به افزایش آگاهی و مشوق حضور و مبارزه در بین همجنسان شدهاست. همچنین این رویکرد بر اهمیت بخشندگی و تعامل زنان در کلیه اقشار جامعه تاکید داشته و از طریق اقدامات اجتماعی «زنان برای زنان»، میتواند به تغییرات ساختاری و فرهنگی و تقویت حقوق و توسعه زنان ایران منجر شده و آنان را از بند تبعیضها و محدودیتهای ساختاری برهاند.