تفسیر تجربه‌ی ستم، آزار جنسی در دانشگاه ایرانی
کتاب تفسیر تجربه‌ی ستم، آزار جنسی در دانشگاه ایرانی

تفسیر تجربه‌ی ستم، آزار جنسی در دانشگاه ایرانی

This post is also available in: English

نویسنده؛ ناصر تقویان

انتشارات علمی-پژوهشی ایران آکادمیا

کتاب
بایگانی کتاب‌های منتشر شده
26 محتوا
خبر
بایگانی خبرهای ایران آکادمیا
38 محتوا

نام‌ها

محتوای این کتاب پیش از برآمد پرشور خیزش و جنبش «زن، زندگی، آزادی» تدوین و نگارش شده است. آن رویداد چنان زلزله‌ای در همه‌ی شئون حیات ایرانیان درافکند که به‌راستی می‌توان آن را نقطه‌ی عطفی در تاریخ معاصر تحولات ایران‌زمین به شمار آورد. بسیاری چیزها تغییر کرد، از ارزش‌ها و نگرش‌ها گرفته تا حتی دوستی‌ها و همکاری‌ها. دامنه‌ی این تغییرات دامن دانشگاه را هم گرفت، چنان‌که اولویت‌های تدریس و پژوهش آکادمیک دیگر به رسم و آهنگ پیشین نشد. اگر قرار بود پژوهشِ پشت این کتاب پس از برآمد جنبش انجام شود، به احتمال زیاد به گونه‌ای دیگر انجام می‌شد. با این حال ایده‌ی اصلی آن پژوهش نسبت بی‌واسطه‌ای با جنبش دارد. در آن جنبش از سویی خواست آزادی بر بستر خواست رفع هر گونه تبعیض در برخورداری از حقوق اساسی انسان، و از سوی دیگر تأکیدش بر «آزادی زن» بر بستر تجربه‌ای تاریخی از تبعیض و خشونت بر زنان طرح شده است. این پژوهش نیز با نظر به آرمان «آزادی زن»، در کنار ایده‌ی برابری بر بستر واقعی «زندگیِ» دانشگاهی، انجام شده است. در جنبش «زن، زندگی، آزادی» پیوندی سازنده میان دانشجویان و به‌ویژه «زنان دانشجو» با بیرون از دانشگاه برقرار شد. حلقه‌ی وصل این پیوند نیز آرمان آزادی و برابری به‌واسطه‌ی هم‌نشینی و هم‌افزایی خواسته‌های دانشجویی و خواسته‌های زنان بوده است. در جنبش «زن، زندگی، آزادی» شاهد کنش‌گری ویژه و جدید تیپ اجتماعی «زن دانشجو» بوده‌ایم که در تاریخ دانشگاه ایرانی بی‌بدیل است. 

در پژوهشِ منجر به این کتاب، «زن دانشجو» درباره‌ی یکی از مهم‌ترین آفات زندگی‌اش به سخن درآمده و ابراز وجود کرده است. «آزار جنسی» در شکل‌های گوناگونش در ایران و نیز در دانشگاه می‌تواند سنخ‌نمای رذالت تاریخی پدر/مرد ایرانی باشد، به‌ویژه آنکه «استاد دانشگاه» ایرانی نیز کمابیش آن رذالت را درون مناسبات دانشگاهی به شکل‌های گوناگون بازتولید کرده است که آزار جنسی فقط یکی از جلوه‌هایش است. این واقعیت توجه را به این پرسش جلب می‌کند که آیا نقش‌آفرینی دانشگاه ایرانی در مناسبات اجتماعی و سیاسی را باید فقط از دانشجویان و آن هم زنان دانشجو انتظار داشت و از «استاد ایرانی» باید به‌کل قطع امید کرد؟ پاسخ به این پرسش البته مجالی دیگر و بررسی بیشتری می‌طلبد.

پیشنهاد ما

خبرها

رویدادها