فصل دوم از کتاب
«هماهنگی ویرانگر، انفال، سرمایهداری سیاسی اسلامی: خوانشی جدید از ایران معاصر»
مرکز توجه این کتاب هماهنگی ویرانگر و روابط آن با نهادهای مرتبط با حکومت اسلامی، و سرمایه داری سیاسی در مقابل سرمایهداری بازار است. در فصل دوم، با دیدگاهی نهادگرا، به شیوههای هماهنگی به عنوان میانجی بین نهادهای اساسی و عملکرد اقتصادی، برای توضیح نظم و بحران اجتماعی خواهیم پرداخت. در حالی که یک نظام اقتصادی را نمیتوان تنها به یک شکل هماهنگی (نمونه: بازار، دستوری، تعاونی یا ویرانگر) تقلیل داد، شکل غالبی از هماهنگی وجود دارد که امکان درهمآمیزی همهی اشکال هماهنگی را فراهم میکند. بحران اجتماعی زمانی به وجود میآید که مکانیسمهای هماهنگی نتوانند نقش میانجی خود را ایفا کنند.
در وضعیت بحران اجتماعی، هیچ یک از مکانیسمهای هماهنگی غالب نیست. بحران با ازهمگسیختگی میان شیوههای مختلف هماهنگی مشخص میشود. تحت چنین شرایطی، نوع ویژهای از هماهنگی میتواند برخیزد که به شکلی مشخص با بحران سازگار است: “هماهنگی ویرانگر”، آنجا که بحران و نظم آشتیپذیرند. هماهنگی ویرانگر مبتنی بر ادغام حاکمیت و مالکیت، نهادهای موازی و رژیم مصادرهگر است. از منظر اقتصادی، هماهنگی ویرانگر رژیمی غارتگر مبتنی بر سودآوری از طریق مجراهای غیربازاری را تقویت میکند. سرمایهداری سیاسی اسلامی نظامی اقتصادی است که با این نوع هماهنگی سازگار است.