هنر موسیقی و در کنار آن آواز، همواره بهعنوان یکی از پدیدههای فرهنگی هر ملتی شناخته میشود که از دوران کهن برای آنها باقی مانده و یکی از مشخصههای شناخت هویت یک ملت به حساب میآید. جغرافیای فرهنگی ایران نیز از این مقوله مستثنی نبوده و همواره هنرهای بیشماری را در بستر خود پرورانیده و به منصه ظهور رسانده است. هنر موسیقی ایران نیز سیر تکاملی خود را در اعصار و قرون مختلف پیموده بهطوریکه میتوان آنرا در شمایل موسیقی معاصر ایران مشاهده نمود. میتوان گفت هنر موسیقی به دلیل بیان متفاوتی که با سایر هنرها دارد، جلوه نمایانتری نیز از شرایط هر دوره داشته و ویژگیهای بارزتری از وضعیت اجتماعی هر ملتی به نمایش میگذارد که این هنر پس از انقلاب اسلامی ایران به ابزاری جهت سرکوب زنان و به نوعی اعمال نظام مردسالارانه یا پدرسالارانه تبدیل شده است. اکنون با گذشت بیش از 4 دهه از آغاز انقلاب اسلامی ایران و به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، همچنان صدای زنان در عرصههای مختلف آوازی ایران خاموش مانده و گویی به حبسی نامعلوم محکوم شده است. آنچه که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد، تاریخچه حضور زنان در عرصه موسیقی از دوران ایران باستان تا عصر حاضر است. بدین منظور با نگاهی به منابع تاریخی موسیقی ایران چگونگی حضور زنان در امر موسیقی بهویژه آوازخوانی و رامشگری را مورد بررسی خواهیم داد و در نهایت با رسیدن به دوره کنونی و تکیه بر اسناد مکتوب مبنی بر ممنوعیت آواز زنان در عرصههای اجتماعی عصر حاضر به این مقوله خواهیم پرداخت.
کلیدواژگان: موسیقی، ممنوعیت صدای زنان، انقلاب اسلامی، فتوا
این سخنرانی بخشی از پنل زیر است:
سالن ۳ – فارسی