شهناز اشرفی
فرار مغزها و تحول پدیده مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور در سال های پس از ۱۳۵۷
رضا فضلعلی
آشوب مهاجرت در امروز و فردای جهانی شدنها
سامان جعفری
از فرار مغزها تا مهاجرت جوانان: بررسی تاثیر شرایط داخلی و بین المللی بر عمومی شدن تحصیل در خارج از کشور برای ایرانیان
گرداننده: سعید پیوندی
چکیدهها
شهناز اشرفی
فرار مغزها و تحول پدیده مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور در سال های پس از ۱۳۵۷
یکی از بزرگترین مشکلاتی که برای مردم یک کشور می تواند روی دهد، خروج نخبگان و دانشمندان و متفکران آن کشور است. آسیب بزرگی که با رفتن نخبگان به سرمایه ی انسانی یک جامعه وارد می شود رنج و فقری است که سالها مردم یک کشور برای جبرانش باید متحمل شوند. این پدیده که عواقب جبران نا پذیر آن گریبانگیر کشور ماست یکی از معضلات بزرگ اجتماعی است که سالهاست پیرامون آن بحث می شود و مقالات متعددی در این خصوص نوشته شده است در این مقاله به پدیده ی فرار مغزها که یکی از چالش برانگیزترین مسائل کشور ایران در حال حاضر است پرداخته شده است . موضوع مقاله : فرار مغزها پرسش اصلی مقاله : دلایل ظهور این پدیده و جستجوی دلیل شدت گرفتن این مساله در این برهه ی تاریخی را بررسی می کند.. روش پژوهش در مقاله ی حاضر شامل مطالعه ی کتابخانه ای مقاله هایی است که در رابطه با معضل فرار مغزها در سالهای اخیر(به استثنای یک مقاله) به زبان فارسی نوشته شده است و موضوع اصلی آنها پرداختن به مساله مهاجرت است ، پنج مقاله بخصوص به مهاجرت نخبگان علمی و یک مقاله به مهاجرت نخبگان ورزشی اختصاص دارد. در انتخاب آنها سعی بر این بوده است که دیدگاههای متفاوت نویسندگان که برای توجیه و روشن شدن مسئله به آن پرداخته اند، مشخص شود . در نوشته ی حاضر موضوع های اصلی که مورد توجه و دقت نویسندگان در رابطه با فرار مغزها در ایران قرار گرفته ، جدا شده تا مشخص شود که دیدگاه پژوهشگرانی که دغدغه ی این معضل بزرگ انسانی و اقتصادی و اجتماعی را دارند چیست و آیا می توان به اجماعی در این خصوص دست یافت. نتیجه ای که از این مطالعه به دست آمده تا به روشن شدن مسئله کمک کند عوامل متعددی است که از مهمترین آنها می توان به عدم امنیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی اشاره کرد.
رضا فضلعلی
آشوب مهاجرت در امروز و فردای جهانی شدنها
مهاجرت و فرار مغزها (سرمایه) یکی از پدیدههای جهانی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران است. این پژوهش به دنبال بررسی دلایل بحران جابهجایی افراد، به ویژه تحصیل کرده در شکلهای متفاوت با متغیرهای قانون، نظم، امنیت، شایسته سالاری و امید به آیندهای بهتر است. با وجود نظریات گوناگون سعی شد با استفاده و گردآوری دادهها و شواهد از کتابها، مقالات و اینترنت، با روش توصیفی- تحلیلی و کمک از نظریه آشوب جیمز روزنا، نشان دهیم که بحران بوجود آمده فقط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی نمیباشد، بلکه همه عوامل با نقشهای متفاوت تاثیرگذار هستند. با این فرضیه که با افزایش کوچ (اختیاری در واقع اجباری)، مشارکت، اعتماد، مشروعیت، دموکراسی، مردمسالاری و خلاقیت، کاهش مییابد و هزينه چند قطبی بودن و فساد در جامعه افزایش مییابد. لذا بدنبال پاسخ این سوال میباشیم که چه عللی بر اساس نظریه آشوب، فراروی نگهداشت این سرمایه اجتماعی انسانی داخلی وجود دارد؟ بر این باورم امروزه بینظمی و بحران جابجایی افراد، پاسخ و عکسالعملی به عملکرد حاکمیتها و تصمیمگیران داخل و خارج از کشور است. گروهی که با شروع پدیده جهانیشدن و پایان جنگ سرد، در جوامع دیده و یا شنیده نمیشوند و دنیای دیگری را بهتر از سرزمین خود میپندارند، از سرزمینشان به دلایل گوناگون دفع و در عین حال به علت همان کمبودها، جذب کشور مقصد میشوند. بر این باورم این واکنش به ظاهر نامنظم، در درون خود، عین نظم است، بنابراین بایستی با نگاه مثبت به نخبگان، راهکار و چاره این آشوب با مدیریت و سیاستگذاریهای پویا، عقلانی، در بلند مدت توسط حاکمیتها، از جهات گوناگون (اقتصادی، فرهنگی، هویتی و سیاسی) و حفظ ارزشها و کرامت انسانی، با مشارکت تمام نهادها، ارگانها، سازمانها (دولتی، خصوصی، مردمی) و وزارتخانهها در عمل و واقعیتها، بدون شعار در جهت کاهش بحران عصر حاضر برنامهریزی نمایند.کلمات کلیدی: آشوب؛ بحران؛ حاکمیت؛ جهانیشدن؛ مهاجرت.
سامان جعفری
از فرار مغزها تا مهاجرت جوانان: بررسی تاثیر شرایط داخلی و بین المللی بر عمومی شدن تحصیل در خارج از کشور برای ایرانیان
فرار مغزها در کشورهایی مثل ایران (و افغانستان) شکل تراژدی به خود گرفته است. فرار مغزها معمولا به مهاجرت افراد نخبه به خارج از کشور اطلاق می شود اما در ایران خصوصا بعد از شدت گرفتن تحریم های بین المللی – و در کشورهایی مثل افغانستان و سوریه بعد از جنگ داخلی – ماهیت این مفهوم دچار تغییر و تحول شد. از آنجا که ایرانیان بطور تاریخی در مسیر تکامل خود بارها در شرایط سخت راه حل های بدیع و خلاقانه برای بقا و حتی پیشرفت یافته اند، اینبار هم خصوصا نسل جوان ایرانی برای بقا راه مهاجرت تحصیلی را انتخاب کرد، بنابراین در دوره جدید فرار مغز ها دچار استحاله شده و به معنای مهاجرت تحصیلی شد که در آن لزوما فرد مهاجر، “نخبه” به معنای شناخته شده و اصیل خود نبود بلکه صرفا فردی تحصیلکرده بود که بیش از اینکه بخاطر علاقه به تحصیل و یادگیری بیشتر یا حتی جاذبه مقصد به فکر تحصیل در خارج از کشور باشد به علت دافعه وطن و شرایط سخت-خصوصا اقتصادی- ایران به دنبال مهاجرت و جلای وطن بود. نظریه مطرح شده در این پژوهش بیان می دارد که اساسا معنا و مفهوم فرار مغزها در ایران پس از انقلاب اسلامی و خصوصا در دهه های اخیر دگرگون شده است و اکنون اغلب افرادی که برای ادامه تحصیل از ایران خارج می شوند لزوما نخبه نیستند، بلکه اتفاقا درصد قابل توجهی از اقشار متمول می باشند که صرفا به علت توانایی مالی و تبدیل تحصیلات بین المللی به یک صنعت در دهه های اخیر، توسط دانشگاه های مقصد جذب میشوند. در واقع می توان صنعت جذب دانشجوی ثروتمند توسط دانشگاه های بین المللی را با صنعت جذب گردشگر ثروتمند مقایسه کرد، بنابراین هم تحصیلات بین المللی و هم دانشجوی بین المللی از شکل سنتی خود که قبلا می شناختیم به شکلی جدید بر مبنای صنعت و پول تغییر شکل داده است. صد البته چنین تغییری در مقیاس ملی نیز به وقوع پیوسته و با شهریه پرداز شدن روزافزون رشته ها و دانشگاه ها در ایران و متعاقب و متناسب با آن پایین آمدن کیفیت دانشجویان پذیرفته شده و افزایش کمیت دانشجو، امروزه تحصیلات دانشگاهی به یک گزینه کاملا قابلدسترس برای حتی دانش آموزان ضعیف تبدیل شده و بسیاری از این قبیل دانشآموزان جذب دانشگاه های شهریه پرداز کم کیفیت شده، در وهله بعد تلاش می کنند بجای پرداخت شهریه دانشگاه های بی کیفیت درون ایران، با مقداری هزینه بیشتر، خصوصا در مقاطع بالاتر، روانه یک دانشگاه خارج از کشور شده و شانس خود را برای کار و زندگی در آنجا نیز بیازمایند. در این پژوهش ابتدا نظریه ای درباره نسل جدید تحصیلات بین المللی و تحول تدریجی آن از علم محور به پول محور مطرح شده، سپس تاثیر آن را بر دو پدیده فرار مغزها و مهاجرت جوانان در ایران سنجیده، نشان می دهیم چطور این تغییر الگوی جهانی بر تغییر الگوی مهاجرت در ایران از نخبگان به عموم جوانان تاثیر داشته است.