چه اتفاقی میافتد وقتی یک اتفاق میافتد؟ آیا این پدیداریِ واقعیت بر ماست که دگرگون میشود، یا خودِ واقعیت؟ چه اتفاقی میافتد وقتی چیزی پیشبینینشدنی و غافلگیرکننده جریانِ معمولِ امور را برهم میزند، چیزی که گویی از ناکجا و بدونِ عللِ تشخیصپذیر سر برآورده است؟ در جهانِ کنونیِ ما که مدام در حالِ دگردیسی است، چگونه میتوان فهمید واقعاً اتفاقی جدید رخ داده است یا نه؟ آیا فلسفه با آن بحثهای بیسر-و-ته میتواند به ما کمک کند که بفهمیم یک رخداد چیست، و چگونه ممکن میشود؟ و در نهایت، آیا یک رخداد میتواند کأن لم یکن شود؟ چنان که گویی اصلاً رخ نداده است؟
یادداشت: مترجم از سیاوش مسلمی و کیان الیاسی بختیاری سپاسگزار است که این متن را خواندند و با نقدها و نظرات خود به بهبود آن کمک کردند.
یادداشت: این کتاب پیش از این با ترجمهٔ محسن ملکی و بهزاد صادقیان توسط نشر بان در سال ۱۴۰۰ و همچنین با ترجمهٔ امیررضا گلابی توسط نشر نی در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است.
یادداشت: عکس جلد از بهمن جلالی، خیابان انقلاب تهران در سال ۵۷.