هرچند که گذار از استبداد به دمکراسی امری داخلی و مربوط به رابطه میان حکومت و مردم می باشد، و بنابراین موضوعی است که به موضوع حاکمیت ارتباط دارد، آیا این گذار می تواند تحقق قوانین حقوق بین الملل نیز قرار گیرد؟ اگر چنین است، آیا برقراری رابطه ای میان حقوق بین الملل و شرایط گذار به دمکراسی ناقض اصل بنیادین و محکم استقلال حاکمیت ملی به موجب همان حقوق بین الملل نیست؟