بنر بودجه و جنسیت
اصول مقاومت مدنی در مبارزه با استبداد

اصول مقاومت مدنی در مبارزه با استبداد

جستار
بایگانی همه جُستارهای آگورا
63 محتوا
جستارهای محمود مسائلی
مجموعه جُستارهای محمود مسائلی
42 محتوا
آگورا
تریبون ایران آکادمیا - مقاله، جستار، ویدئو و پادکست
394 محتوا

نام‌ها

با احترام به مبارزات مدنی مردم ستم دیده ایران بویژه هموطنان و مردم خوزستان، سیستان و بلوچستان

 

پرسش ها: منظور از نا فرمانی مدنی چیست؟ اصول و مبانی علمی این نافرمانی که به مقاومت مدنی هم می تواند تعبیر شود کدام هستند؟ چگونه می توان آنها را بطور موثر در مقابل دیکتاتوری به کار برد؟

 

طرح موضوع

 هرگاه دیکتاتوری سایه شوم و سیاه استبدادی خود را بر سر جوامع می افکند، بطور طبیعی با واکنش های مردمی که از رنجهای خیره سری حاکمان به ستوه آمده اند، مواجه می شوند. هرگاه استبداد تلاش کند تا همه ارکان جامعه و ابعاد  زندگی مردم را تحت کنترل خود گرفته و ضرورت احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی را انکار نماید، استبداد رای خود را با اقتدار گرایی می آمیزد. در این شیوه زمامداری، نه تنها حاکمان بلکه مردم نیز (البته گروه های وابسته) به سوی تمایلات روانشناختی سادیستی و مازوخیستی کشیده می شوند. اما توان بسیج عمده مردم در برابر اهداف خود را ندارند. اگر اقتدارگرایان از طریق  آیین های قدرتمند مانند مذهب و زبان حزبی خاص خود (مانند سوسیالیسم ملی آلمان نازی) بتوانند بخش بزرگی از جامعه را تحت کنترل خود قرار داده و با تلاش برای سلطه بر افکار و اندیشه های مردم  حکومتی یک دست به وجود آورند، ویژگی تمامیت خواهی به اقتدارگرایی و استبداد رای نیز افزوده می شود. و هرگاه همه هرم های قدرت در خدمت رهبران خود-خوانده مذهبی قرار گیرد، تمامیت خواهی ویژگی دیگری نیز به خود می گیرد که می توان آنرا فاشیست مذهبی خواند.

در مقایسه با مدل های فاشیستی پیشین، امروزه شکل خاصی از این نوع حکومت بر ایران احاطه کرده است که یک ویژگی دیگر را نیز به موجودیت سیاه خود می افزاید؛ و اینچنین است که باید حکومت اسلامی ایران را به عنوان “حکومت بدترین ها خواند”[1]. به نظر این نویسنده، و بر اساس مطالعات عمیق در نظریه های دولت در اندیشه سیاسی، نظام اسلامی حاکم بر ایران امروز، تنها مصداق حکومت بدترین هاست زیرا می کوشد تبهکاری ذاتی خود را با رجوع به مبانی مذهبی توجیه نماید. بنابراین ترکیب استبداد رای، اقتدارگرایی روانشناختی، تمامیت خواهی، و فاشیسم مذهبی، در ترکیبی پیچیده و نا مبارک سایه سیاه خود را بر سر مملکت انداخته است. ماحصل حکومت بدترین ها، و در عین حال فاسد ترین تبهکاران، چیزی بجز ویرانی و تباهی برای مردم و آتش تفرقه و جنگهای شبکه ای فرساینده برای منطقه نبوده است.    

در مقابله با حکومت بدترین ها، جامعه مدنی راه خود را به خوبی بازشناخته و مقاومت را در امتداد تقریبا همه بخشهای جامعه امتداد داده است. بنابراین امروز جامعه ایرانی با نبردی سهمگین میان بدترین های تبهکاران و آزادی خواهان در جریان است. در این هنگامه تعیین کننده، به دلیل حضور باورهای مذهبی در ذهن و روان بخشی از مردم، و نیز سبعیت دستگاه حکومتی که با بی رحمی کامل و با نام خدا و مقدسات مردم را در برابر خوست های برحق خود سرکوب می کند، جامعه مدنی آرام آرام صفوف خود را مستحکم تر می کند. عوامل متعددی در این تحولات تاریخی جامعه درگیر هستند  که شاید اصلی ترین آنها را باید در همان جمود فکری خیره سران مذهبی یافت که قادر به درک و فهم این شرایط خطیر نیستند. در نتیجه هر روز ریزش نیروهای وفادار به نظام شتاب بیشتری به خود گرفته و شکاف میان نظام حکومتی بدترین ها و مردم عمیق تر می شود. در عین حال سبعیت نظام در سرکوب، این اندیشه را ممکن است مطرح ساخته باشد که وقت آن است تا زورگویی تبه کاران را با روشهای قهرآمیز پاسخ داد.  

هدف این مقاله این است که توضیح دهد از میان راهکارهای مقابله با حکومت بدترین ها، هنوز مقاومت مدنی موثرترین روشها برای به زانو در آوردن تبهکاران حاکم بر کشور می باشد. این داعیه، که ممکن است صحت آن برای برخی از خوانندگان مورد تردید قرار گیرد، بر مبنای مطالعات عملی دقیق در علوم سیاسی به عنوان هدف مقاله برگزیده می شود. به عنوان مثال خانم اریکا شنووت[2]، استاد مدرسه امور بین الملل دانشگاه هاروارد، با مطالعات منظمی که انجام داده است، و با شیوه ای مقایسه ای انجام شده در بیش از سیصد شکل مقاومت به این نتیجه رسیده است که علی رغم سبعیت دیکتاتورها در سرکوب مردم، مبارزه مدنی در اکثر موارد از مبارزات مسلحانه موثرتر بوده است. در حال حاضر آثار خانم شنووت در زمره بهترین آثار علمی برای پیشبرد مبارزات در مقابله با دیکتاتوری های می باشد.

پیشتر نیز آقای جین شارپ استاد دانشگاه هاروارد، که پدر فکری مقاومت مدنی می باشد، در آثار گرانقدری مبارزه مدنی را به عنوان موثرترین روش مبارزه به آزادی خواهان توصیه کرده است. شارپ در کتاب “از دیکتاتوری به دمکراسی”، اصول و قواعد مبارزه مدنی را توضیح داده است[3]. هر چند این کتاب حدود بیست سال از انتشار آن گذشته است، هنوز برای مبارزان آزادی خواه حاوی نکات ارزشمندی است. وی حاصل یک عمر مطالعات و حضور در جامعه مدنی در کشورهای مختلف را در بخش ضمیمه کتاب مذکور، در قالب تعداد ١٩۸ ساز و کار (تکنیک) برای موفقیت در مبارزه علیه دیکتاتوری لیست(البته بدون توضیح) کرده است[4]. مطالعه لیست نشان می دهد که ساز و کارهای مبارزه فقط به تظاهرات خلاصه نشده و در برگیرنده اقداماتی گوناگون و تکمیل کننده است و طبیعتاً جامعه مدنی هر کشوری با توجه به ویژگی های خاص خود می تواند ترکیبی از آن ساز و کارها را در دستور کار خود قرار دهد. درایت داشتن در ترکیب اینگونه اقدامات نه تنها نظام را خسته و درمانده می سازد، باعث ریزش نیروهای هوادار آن نیز می شود.

می بایست خاطر نشان ساخت که مبارزه مدنی با رفتار غیر خشن انفعالی متفاوت می باشد. منظور از مبارزه مدنی موثر اقدام به و یا خودداری از اقداماتی است که می تواند استبداد را به زانو درآورد. بنابراین منظور از مبارزه مدنی و غیر خشونت آمیز انجام اقداماتی ظریف و آگاهانه از سوی شهروندان در مقابله با دیکتاتوری و به گونه ای است که دست دیکتاتور را برای سرکوب مردم به این بهانه، به عنوان مثال، که آنها خشونت طلب بوده و یا اموال عمومی را دچار آسیب ساخته اند، می بندد. از نقطه نظر مطالعات علمی انجام شده در حوزه علوم سیاسی توسط متفکران برجسته در دانشگاه های معتبری مانند هاروارد، مبارزه مدنی می توان استبداد را به زانو در آورد. مطالعه این آثار می تواند برای فعالان جامعه مدنی و مبارزان راه آزادی مفید باشد.

همانگونه که قبلا توضیح داده شد، آقای شارپ لیست مفصلی از اقداماتی که می تواند فعالیت جامعه مدنی در مبارزه با استبداد را به پیش ببرد تهیه کرده است. این لیست در سایت های مختلف توسط سازمانهای مدنی جهانی به عنوان نوعی دستور العمل در اختیار علاقه مندان به مبارزات مدنی موثر قرار گرفته است. از آنجاییکه طبق اطلاع این نویسنده لیست مذکور به فارسی ترجمه شده ولی گویا با وسعت توزیع نشده است، در اینجا عمده موارد مطرح شده در لیست با توضیحاتی اندک در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد[5]. برای سهولت در مطالعه و عملکرد، ساز و کار مذکور به بخش هایی تقسیم شده است. در اینجا همان بخش بندی رعایت می شود.

 

تکنیک های مبارزه مدنی با دیکتاتوری

 

نوع بیانیه ها

بیانیه های رسمی

سخنرانی های عمومی (مانند سخنرانی های جوانان در معابر عمومی در تحریم انتخابات).

نامه های مخالفت (با امری و یا موضوعی) یا اعلام پشتیبانی (از برنامه و مواضع خاصی)

اعلامیه ها سازمان ها و نهادهای جامعه مدنی. صدور

بیانیه های عمومی امضا شده (توسط فعالان جامعه مدنی).

دادخواست های گروهی یا دسته جمعی.

بیانیه های عمومی

تهیه شعارها ، کاریکاتورها و نمادها (برای پیشبرد اهداف مبارزه).

تهیه پوسترها و آگهی ها و نمایش آنها.

تهیه جزوات و کتاب ها (برای افزایش آگاهی).

استفاده موثر از رسانه های اجتماعی، به اشتراک گذاشتن ویدیو ها، پادکست ها، وبلاگ ها، و ایمیل ها.

بازنشر متن آهنگ های محبوب برای مردم.

دیوار نویسی و زمین نویسی.

ارتباط با بخش وسیعتری از مردم

به نمایندگی از سوی گروه های گسترده تر اقدام کردن.

جوایز طنز درست کردن برای نیش زدن.

لابی گروهی (در شرایطی که امکان آن وجود داشته باشد).

حمل یک پلاکارد بر روی یک تیکه چوب (یا گذاشتن روسری بر روی یک تکه چوب).

به شکل گروهی در یک محل جمع شده و بلافاصله ناپدید شوند.

برگزاری انتخابات گروهی (مانند گروه های دانشجویی، کارگری و غیرو).

نمایندگی از سوی گروه های مختلف

نمایش پرچم ها و رنگ های نمادین (که اهداف مبارزه را توضیح می دهند)

پوشیدن  و حمل نمادهای خاص در رابطه با افزایش توان مبارزه (مانند لباس سفید).

انجام عبادات و آیین های مذهبی در مقابله با نظام.

لخت شدن اعتراضی (در ایران قابل اجرا نیست)

آتش زدن به اموال خود (ریختن شیرها توسط دامداران در کف خیابان در مبارزات اخیر).

چراغ ها را به شکل نمادین روشن کردن و یا بوق زدن.

نمایش عکس ها از چهره هایی که شهید و یا مجروح شده اند برای یادآوری بی عدالتی.

نقاشی های اعتراضی.

علائم و نامهای جدید (برای بیان اعتراض). (اینها ممکن است طنز گونه نیز باشد).

آهنگ های نمادین برای افزایش آگاهی ها).

احیای نمادین (مانند کاشتن درخت).

حرکات تحقیرآمیز (خودداری از القاب برای مسئولین و طرفداران حکومت).

اقدامات نمادین خلاقانه (اخیر در ایران آب دادن به حیوانات غیر خانگی تشنه برای بیان داشتن درد تشنگی مردم).

اقدامات عمومی نمادی (سمبل ها)

دائما با مسئولین تماس گرفتن به اشکال مختلف و شکایات (برای خسته کردن آنها).

طعنه زدن به مسئولان.

ایجاد گالری از عکس ها و کارهای تبهکاران.

رفتارهای محبت آمیز با نیروهای سرکوب البته در صورت ضرورت (به منظور وا داشتن آنها به نافرمانی. مثل گل دادن به سرباز ها).

برپایی یادمان ها ی مختلف.

ایجاد فشار بر افراد (آنهایی که با حکومت هستند)

طنز، شوخی، و تمسخر کردن در کارهای هنری.

اجرای نمایش ها و موسیقی متناسب با نیاز مردم در هنگام مبارزات مدنی و یا برای تشویق آنان.

آواز خواندن متناسب با اهداف مبارزه مدنی.

نمایش پردازی و موسیقی

راهپیمایی های مختلف (به هر شکل ممکن)

برپایی دسته جات مذهبی متناسب با نیازهای جنبش آزادی خواهی.

(اقدامات نمایشی مانند) زیارت مکان های مقدس ولی با هدف ضربه زدن به حکومت.

قطار درست کردن از ماشین ها و دیگر وسایل نقلیه

صف های مردمی تشکیل دادن

عزاداری سیاسی (استفاده از نمادهای عزاداری مانند غم و اندوه برای فرد از دست رفته با هدف نشان دادن مخالفت با حکومت).

آتش زدن تصویر دیکتاتور.

تبدیل تشییع جنازه ها به تظاهرات سیاسی.

ادای احترام در مکان های دفن (شهدای راه آزادی).

بزرگداشت درگذشتگان

تجمعات اعتراضی یا حمایتی بر اساس

برگزاری جلسات پوششی مانند جلسات ورزشی.

برگزاری آموزش های غیر رسمی در باره موضوعات مرتبط با مبارزه جامعه مدنی

تجمعات عمومی

قدم زدن های پیوسته (و در صورت ضرورت و برعکس عدم حضور در معابر به عنوان مثال در ایام انتخابات).

سکوت کردن در پاسخ به پرسشی از سوی مقام و یا فرد حکومتی با قصد محکومیت اخلاقی حکومت.

انصراف از پذیرش جوایز رسمی از سوی حاکمیت.

پشت كردن (خود به مسئولین برای تحقیر آنان)

انصراف ها و خودداری از اموری خاص

انواع و اشکال عدم همکاری اجتماعی

عدم همکاری های اجتماعی

تحریم اجتماعی افراد هوادار حکومت

امتناع کردن از مشارکت در نوع خاصی از رفتارهای اجتماعی با شخص یا گروه هایی که با حکومت هستند

نداشتن حق سکس (از سوی خانم ها (با توجه به جو مذهبی ایران مشکل است).

تحریم کردن افراد (هوادار حکومت) در انجام مراسم مذهبی، سنتها، و مراسم مشابه.

تعلیق خدمات مذهبی در یک منطقه خاص تا زمانی که نوعی تغییرات سیاسی یا اجتماعی اعمال شود.

از خود راندن (فردگرایانه آنهایی که با حکومت هستند)

امتناع از پرداخت عایدی به دولت (مانند مالیات، حق تمدید پروانه…).

امتناع از  استفاده از پولی خاص در تعاملات.

تحریم داخلی معامله با افراد و یا گروه های هوادار دولت.

عدم همکاری در رویدادهای اجتماعی، نهادها، و مراسم

تعلیق فعالیت های اجتماعی و ورزشی و امتناع از مشارکت در آنها.

تحریم مشارکت در پاره های از امور اجتماعی.

نافرمانی اجتماعی.

کناره گیری از نهادهای اجتماعی.

عدم همکاری با اجتماعی، آداب و رسوم، و یا نهادهای اجتماعی

در خانه ماندن در ایام کاری (غیب کردن و سرکار نرفتن).

عدم همکاری و امتناع از حضور در پاره ای از امور.

دست از کار کشیدن کارگران به شکل تاکتیکی.

بست نشستن در مکانهایی که به دلیل قداست نیروهای امنیتی نمی توانند مردم را از آن مکانها بیرون برانند.

بطور موقت مکانی را به گونه ای دسته جمعی رها کردن ( فرضاً تکایای مذهبی).

شهر ارواح درست کردن (هنگامی که گروهی از مردم در خانه می مانند)

مهاجرت اعتراض آمیز

تحریم نظام اجتماعی

 تحریم های اقتصادی

همکاری نکردن در امور اقتصادی

تحریم مصرف کنندگان در خصوص کالاهایی خاص.

عدم مصرف کالاهای تحریم شده (امتناع از استفاده یا مصرف کالاهای تحریم شده که شخص قبلاً خریداری کرده است).

اتخاذ سیاست های ریاضت اقتصادی مثل کالاهای لوکس.

امتناع از اجاره (ساختمان یا زمین به منظور اعتراض به مالک یا صاحبخانه هوادار حکومت)

تحریم از سوی مصرف کنندگان ملی.

تحریم مصرف کنندگان بین المللی (تحریم کالاها / خدمات یک کشور که توسط چندین کشور انجام می شود).

عدم همکاری مصرف کنندگان

خودداری کارگران از ابزارهایی و یا فرآورده هایی که در شرایط خاصی تولید شده و یا در شرایطی می تواند حکومت را تحت فشار قرار دهد.

 

امتناع تولید کنندگان از فعالیت تولیدی و یا فروش محصولات خود.

اقدامات تولیدکنندگان و کارگران

تحریم تأمین کنندگان و دست اندرکاران (خودداری  از پذیرش حمل و نقل و فرآوری یک محصول).

اقدامات بخش حمل و نقل عمومی

اقدامات واسطه ها

تحریم معامله گران (خرده فروشی ها از خرید، فروش یا تحویل محصول خاص خودداری کنند).

امتناع از اجازه دادن یا فروش مال (به اشخاص یا گروههای هوادار حکومت).

تعطیلی محل کار توسط کارفرما (به منظور ایجاد فشار بر کارمندان و کارکنان و ناراضی ساختن آنها).

امتناع از کمک صنعتی (سازمانی از تولید خدمات اقتصادی و یا فنی به حریف خودداری می کند).

اعتصاب عمومی بازرگانان (عمده فروش و یا خرده فروشان برای کاهش یا توقف جریان اقتصادی ، مشاغل خود را تعطیل می کنند).

اقدامات از سوی مالکین و مدیران

برداشت سپرده های بانکی.

امتناع از همکاری مالی، امتناع از پرداخت عوارض و هزینه ارزیابی ها).

امتناع از پرداخت سودها و یا قرض ها.

قطع اعتبارات و اعتبار (قطع منابع مالی برای همکاران حکومت).

 

اقدامات دارندگان منابع مالی

انواع عدم همکاری

عدم همکاری اقتصادی و اعتصابات

اعتصاب اعتراضی (برای مدت زمان مشخصی با هدف دادن بیانیه ای خاص تا اینکه هدفی خاص دنبال شود).

پیاده روی سریع و برق آسا) (کوتاه مدت و اغلب در شرایطی که غیر قانونی اعلام شده اند).

اعتصابات نمادین (سمبولیک)

 

امتناع کشاورزان از همکاری با صاحبان اراضی.

اعتراض کشاورزان مزدبگیر.

اعتصابات کشاورزان

امتناع از کار اجباری.

اعتراض زندانیان.

اعتصاب صاحبان صنایع دستی.

اعتصابات گروه های حرفه ای (مانند رانندگان شرکت واحد).

اعتصابات سراسری در کشور (شامل امتناع از رفتن به مدرسه، حضور در محل کار، باز کردن مغازه ها و غیره).

اعتصابات گروه های خاص

اعتصاب دسته جمعی همه کارکنان یک شرکت.

اعتصاب کارگران صنایع یک منطقه.

اعتصاب از روی همدردی با دیگران بدون اینکه به حرفه آنها مربوط باشد.

اعتصابات در صنایع

اعتصاب محدود (اعتصاب سازمان یافته ای که طی آن تعداد بیشتری از کارگران در یک دوره زمانی مشخص کار خود را متوقف می کنند).

اعتصاب با قصد ایجاد مانع (اتحادیه ها هر بار یک شرکت را به اعتصاب می کشانند).

اعتصاب برای کاهش سرعت (کار کند و ناکارآمد برای تضعیف کارفرما).

اعتصاب از طریق دقت زیاد به قانون (با دقت تمام همه قوانین و مقررات را مورد توجه قرار دادن بدون هیچ گونه تلاش اضافی برای کاهش سرعت کار).

خود داری از رفتن سرکار به بهانه بیمار بودن برای فلج کردن گردش کار.

استعفای دسته جمعی.

اعتصاب محدود (در روزهای خاص، مواقع خاص، یا بخشی از کار).

اعتصابات انتخابی (کارگران به دلیل احساسات اخلاقی و یا سیاسی از انجام برخی وظایف امتناع می ورزند).

اعتصابات محدود

اعتصاب عمومی شده (همزمان در چندین صنعت. اما همه کارگران در آن درگیر نمی شوند).

اعتصاب عمومی (توسط کارگران مشاغل و صنایع مختلف در یک منطقه برای به بن بست کشاند اقتصاد).

اعتصاب زنجیره ای در صنایع

به عنوان حرکتی نمادین در زمان معینی فعالیت اقتصادی متوقف می شود.

به تعطیلی کشاندن اقتصاد (اعتصاب عمومی و همراه با اعتصاب بازرگانان).

ترکیبی از اعتصاب ها و متوقف ساختن فعالیتها

نوع عدم همکاری سیاسی  

عدم همکاری سیاسی  

خودداری یا انصراف از پذیرش اعتبار یک مقام یا عمل به دستورات او.

خود داری از حمایت از مقام حکومتی.

تولید ادبیات و سخنرانی های مربوط به حمایت از مقاومت.

به چالش کشیدن حاکمیت

تحریم نهادهای قانونگذاری (امتناع از خدمت در شاخه های قانونگذاری حاکمیت).

تحریم انتخابات.

تحریم شغل و مشاغل دولتی (امتناع از انجام تعهدات در مقام ها و مشاغل دولتی).

تحریم ادارات و ارگانهای دولتی (امتناع از تعامل با یک سازمان دولتی یا سازمان مشابه آن).

انصراف از آموزش دولتی (عدم ثبت نام کودکان از مدارس دولتی).

تحریم سازمانهای تحت حمایت دولت و امتناع از تعامل یا همکاری با آنها.

امتناع از کمک به مأموران اجرای قانون (امتناع از تأمین اطلاعات یا کمک به پلیس ، ارتش یا ارگانهای اجرای آنها.

حذف علائم و نام های تجاری و تغییر علائمی که به حاکمیت کمک می کنند.

امتناع از پذیرش مقامات منصوب و یا پاسخگویی به آنان و نیز عدم همکاری با آنان در انجام وظایف خود.

امتناع از پذیرش دستورات دولت برای انحلال یک سازمان و یا نهاد.

عدم همکاری شهروندان با حکومت

پذیرش دستور در صورت ناچاری اما انجام آن با اکراه و سرعت پایین.

عدم انجام کار هرگاه سرپرست کار حضور نداشته باشد.

امتناع گسترده از پیروی از قوانین و مقررات به روشی باز یا مقابله ای.

نافرمانی پنهان (اقدامی که به نظر می رسد سازگار است ، اما در واقع به نوعی برانداز است).

ادامه جمع شدن پس از اینکه از طرف مرجعی به شما گفته شد که آنجا را ترک کند.

نشستن و عدم ترک محل.

امتناع از ثبت نام یا حضور در خدمت اجباری.

پنهان کردن ، فرار کردن ، و هویت های دروغین.

گزینه های دیگر شهروندان

تخریب قانونگذاری (خودداری از شرکت در یک پروسه قانونگذاری به عنوان اقدام اعتراضی. یعنی تأخیر در حد نصاب).

امتناع گزینشی کارمندان دولت برای اجرای برخی دستورات.

ایجاد اختلال در خطوط فرماندهی و اطلاعات (دخالت عمدی در زنجیره فرماندهی و ارتباطات).

با ظرافت و دقت تلاش برای ناکارآمد ساختن دولت.

عدم همکاری اداری عمومی و یکپارچه همکاری با رژیمی که  از طرق نامشروع به قدرت رسیده است).

عدم همکاری قضایی قضات و دیگر افراد مربوط به این حوزه.

ناکارآمدی عمدی و عدم همکاری گزینشی توسط عوامل اجرای قانون (نافرمانی محدود توسط پلیس یا عوامل اجرایی قانون).

نافرمانی آشکار توسط عوامل اجرای قانون.

عدم همکاری و قطع حمایت از سایر ادارات، وزارتخانه ها، آژانس ها.

اقدامات کارکنان دولت

طفره رفتن و تاخیرهای شبه قانونی (وضع قوانینی که مانع دستورات سطح بالاتری از دولت می شوند  اما با آنها منافات مستقیمی ندارد).

عدم همکاری واحدهای تشکیل دهنده دولت (سرپیچی نهادهای دولتی محلی که از مقامات مرکزی).

اقدامات داخلی نیروهای دولتی

تغییر در نمایندگی های دیپلماتیک و سایر نمایندگان (تغییردرکارکنان و یا ساختارهای دیپلماتیک برای نشان دادن عدم تأیید سیاست ها یا اقدامات دولت خارجی.

تأخیر و لغو رویدادهای دیپلماتیک (لغو رویدادهای برنامه ریزی شده برای نشان دادن عدم تأیید از دولت خارجی).

جلوگیری از به رسمیت شناختن دیپلماتیک (امتناع از به رسمیت شناختن مشروعیت دولت یک کشور).

قطع روابط دیپلماتیک.

کناره گیری از سازمانهای بین المللی (ترک یک گروه بین المللی).

امتناع از عضویت در نهادهای بین المللی (امتناع از دعوت به عضویت در یک گروه بین المللی).

اخراج از سازمانهای بین المللی.

اقدامات بین المللی دولتی

اشکال مداخله

مداخله غیر خشونت آمیز

لباس ها را از تن درآوردن در مکانی عمومی و یا مذهبی (در ایران مقبول نیست).

رابطه جنسی اعتراضی: انجام فعالیت جنسی عمومی به عنوان اعتراض (در ایران قبول و امکان پذیر نیست).

قراردادن خود در شرایط سخت برای واداشتن برای پذیرش خواستها.

امتناع از خوردن غذا برای فشار اخلاقی به دولت.

اعتصاب غذایی که در آن شرکت کنندگان به نوبه خود روزه می گیرند تا مدت روزه طولانی شود.

آزار و اذیت بدون خشونت (فشارها علیه آنهایی که اعمال نادرست انجام می دهند).

زخم به بدن خود وارد ساختن.

بارگذاری بیش از حد بر روی تارنماها با ارسال درخواست های زیاد و مکرر.

 

مداخلات روانشناسانه

چسباندن: جلوگیری از حرکت وسایل نقلیه عمومی یا جلوگیری از ورود به ساختمان ها با چسباندن زیاد خود به اشیا و چیزهایی دیگر.

نشستن (نشستن در یک مکان به منظور جلوگیری از دسترسی بیشتر به فضا ، که به طور معمول فعالیت معمول را مختل می کند).

قطع ارتباطات غیر خشونت آمیز: مانع برقرار کردن بر سر راه توانایی حکومت در استفاده از دستگاه های ارتباطی فن آوری.

تظاهر به مردن در فضای عمومی اغلب برای نشان دادن عواقب سیاستهای مخرب، عقاید، یا اقدامات حکومت.

ایجاد موانع سه پایه ای که به سختی می توان از آن عبور کرد.

ایجاد موانع به شکل چهارگوش به عنوان نوعی سپر در مقابل نیروهای دولتی.

در مکان های آبی، بستن را ها و خطوط دریایی توسط قایق ها.

جمع شدن در جایی اما با قابلیت جابجایی سریع.

بستن خود به درخت های خیابان و یا تیر چراغ های برق.

پرتاب کردن غذا به عنوان روشی غیر خشونت بار.

موانع فیزیکی در مسیر نیروهای دولتی قرار دادن برای جلوگیری اجرای وظیفه آنها.

همراهی داخلی اشخاص مهم در مبارزه که ممکن است در خطر باشند.

به زنجیر کشیدن خود و یا دیگران مانند استفاده از دستبند ، زنجیر ، قفل دوچرخه و غیر برای نشان دادن اعتراض.

از بین بردن اسناد دولتی برای ایجاد اختلال در گردش کار دولت.

خسارت وارد کردن به اشیایی که حکومت از آن برای سرکوب استفاده می کند.

پوشاندن و یا رنگ زدن به سمبل ها و یا علائمی که حکومت از آنها استفاده می کند.

ایجاد ترافیک به اشکال مختلف.

خود را به شکل دلقک درآوردن در مکانهای عمومی.

آویزان کردن از پل هل و مکانهایی که به خوبی دیده می شوند.

همراهی همبستگی: حضور فیزیکی شخص ثالث احتمال خشونت نسبت به یک جامعه یا فرد آسیب پذیر را کاهش می دهد.

خودداری و اختلال در حرکت وسایل نقلیه عمومی.

مداخلات فیزیکی

بطور سنجیده و آگاهانه ظرفیت یک مکان را بالا بردن برای ایجاد اختلال در سازمان.

طولانی ساخت انجام کاری با هدف کاهش کارایی دستگاه.

زیاد صحبت کردن در یک رویداد و یا قطع سخن یک فرد با پرسش های بی ربط.

سخنرانی های طولانی در جلسات برای جلوگیری از تصمیم گیری.

نمایش های عمومی و غیر منتظره برای شوک دادن.

برپایی نمایش های طنز گونه که مثلا فردی بی صلاحیت برای انجام کاری داوطلب می شود.

برپایی نمایش های گروهی که در آن هر کسی می تواند نقشی را بنا بر مقتضیات بازی کند.

تغییر یک قطعه هنری کاملاً شناخته شده و دادن معنایی جدید به آن که بتواند پیام بدهد.

انتشار اطلاعات تایید نشده به منظور گرفتن پاسخی عمومی.

نوشتن و انتشار یک خبر نادرست برای تاثیر بر باورهای عمومی (دقت بسیار زادی نیاز داشته و اغلب قابل تردید است).

افشاگری: برملا کردن ماهیت پلید کسانی که در حکومت هستند.

رخدادهای طراحی شده از سوی حکومت را خراب کردن. به عنوان مثال صحبت کردن بی موقع و بی ربط در آن.

استفاده از وسایل ارتباطی و خبر رسانی پنهان.

اختلال در ایجاد سخنرانی مقامات با بلند صحبت کردن، صوت زدن…

به عنوان شخص ثالث واقعه ای را گزارش دادن.

مداخلات اجتماعی

اعتصاب معکوس (معترضین یا کارگران بیشتر از حد معمول کار می کنند یا وقتی که قرار نیست کار خود را ادامه دهند).

اعتصاب ادامه دار (تا زمانی که کارفرمایان با درخواست ها موافقت نکنند ، کارگران کار خود را متوقف می کنند و از ترک محل کار خودداری می کنند).

جعل انگیزه سیاسی (توزیع پول تقلبی برای برهم زدن اقتصاد). این پیشنهاد محل تردید است.

خرید عمدی کالاهای خاص برای جلوگیری از دسترسی حریف به آنها.

توقیف دارایی ها (مانع دسترسی حریف به حساب های بانکی، پرداخت سود، حق چاپ یا  حق ثبت اختراع یا دارایی های مشابه.

فروش کالایی با قیمت کمتر از بازار برای تحت فشار قرار دادن رقیب یا مخالف دارایی ها.

افشاگری تجارت غیرقانونی و یا غیراخلاقی بانک ها، مشاغل، شرکت ها و غیره

مداخله اقتصادی

افشای اطلاعات برای ایجاد واکنش در مردم.

افزایش بار زیاد در سیستم برای کاهش کارایی آن.

افشای نام ماموران حکومتی مخفی و اطلاعاتی.

انجام کارهایی با عمد برای اینکه دستگیر و زندانی شوند. برای انجام بار اضافی بر سیستم.

نقض عمدی ، آشکار و مسالمت آمیز قوانین ، احکام و مقررات.

ایجاد مخفیانه موارد حقوقی برای بارگذاری بسیار زیاد بر سیستم.

مداخله سیاسی

 

[1]  برای مطالعه بیشتر به یک سری از مقالات این نویسنده که در سایت آگورا ایران آکادمیا به چاپ رسیده و سپس در رسانه میهن بازنشر شده اند مراجعه نمایید. اصل مقالات در سایت اندیشکده بین المللی نظریه های بدیل و مرکز مطالعات عالی حقوق بشر و توسعه دمکراتیک نیز قابل دسترسی است.

[2][2] Erica Chenoweth and Maria J. Stephen. (2012). Why Civil Resistance Works: The Strategic Logic of Nonviolent Works. Colombia University Press. And Erica Chenoweth and Maria J. Stephen. (2021). The Role of External Support in Nonviolent Campaigns: Poisoned Chalice or Holy Grail? International Center on Nonviolent Conflict.

[3] Gene Sharp. (2002). From Dictatorship to Democracy. The Albert Einstein Institution.

[4] آقای شارپ در کتاب دیگری اینگونه اقدامات برای تقویت مبارزه مدنی را توضیح داده است. نگاه کنید به:

Gene Sharp. (2012). Sharp’s Dictionary of Power and Struggle: Language of Civil Resistance in Conflicts. Oxford University Press.

[5] The following works may also help a better understanding of the mechanisms of the civil resistance: Holmes, R. L., & Cicovacki, P. (2013). The ethics of nonviolence. New York: Bloomsbury Academic.

Sharp, G., Miller, C. A., & Paulson, J. (2013). Waging nonviolent struggle 20th century practice and 21st century potential. Winnipeg, Manitoba: Media Production Services Unit, Manitoba Education. Maria J. Stephan. (Eds.). Civilian Jihad: Nonviolent Struggle, Democratization and Governance in the Middle East. New York: Palgrave MacMillan.

پیشنهاد ما

خبرها

رویدادها