در عصر حاضر، با مطرح شدن مفهوم عاملیت انسانی در نظریات توسعه، یکی از شاخصهای مهم برای سنجش توسعهی هر کشور، وضعیت زنان و سطح توانمندسازی این قشر است(قدسیان و همکاران، ۱۳۹۴). توانمندسازی زنان به این معنی است که آنها بر شرم بیمورد خود فائق آیند؛ کردار و گفتارشان حاکی از اعتماد به نفس و اطمینان خاطر باشد؛ قادر به ارزیابی صحیح و شناخت واقعی خویشتن باشند؛ به استعدادها و محدودیتهای درونی خویش آگاه باشند؛ قدرت رویارویی با دشواریها را داشته باشند و در رفع آنها بکوشند؛ از اهداف مورد نظر و توان عملی ساختن آن شناختی دقیق داشته باشند؛ از توانایی و قابلیت نیل به هدفهای خویش برخوردار باشند و بتوانند با افزایش توانمندی خویش به هدفهای مورد نظر دستیابی حاصل کنند(فرخی، ۱۳۷۶: ۷۶؛ به نقل از کتابی و همکاران: ۱۳۸۲). براساس تعریف رسمی ارائهشده توسط سازمان ملل متحد، «توانمندسازی زنان و مشارکت کامل آنها بر اساس برابری در همه حوزههای اقتصادی و اجتماعی، از جمله مشارکت در فرآیند تصمیمگیری و دسترسی به قدرت» به عنوان یکی از شالودههای اصلی «دستیابی به برابری، توسعه و صلح» محسوب میشود(حسنی، ۱۳۹۰).
در این راستا، یکی از نظریههای مهم در رابطه با مسائل زنان، نظریهی تواناسازی سارا لانگه است که از نظر طرفداران این نظریه، برآورده ساختن نیازهای اساسی از حقوق اولیه تمام افراد است و هر فردی باید امکان این را داشته باشد که از تمام تواناییها و خلاقیتهای خود استفاده کند. بنابراین، زنان باید بیاموزند که با خودباوری و اعتماد به نفس در پذیرش و توزیع مسئولیتها چه در خانواده و چه در جامعه شرکت کنند(قدسیان و همکاران، ۱۳۹۴).
با توجه به اینکه موضوع توانمندسازی زنان خصوصا در دهههای اخیر، محور توجه نهادها و سازوکارهای بینالمللی قرار گرفته است. نهاد زنان مللمتحد نیز که بهعنوان یکی از مهمترین نهادها و سازوکارهای بینالمللی موجود در زمینه حقوق زنان، در چارچوب مللمتحد اقدام میکند، موضوع توانمندسازی زنان را محور توجه قرار داده است و اصول هفتگانهای است که هر یک ناظر بر سطوح مختلفی از زندگی زنان است را تعریف میکنند:
اصل ۱ : مشارکت زنان و تحقق برابری جنسیتی در سطوح عالی مدیریت؛
اصل ۲ : رفتار منصفانه و توام با احترام و رعایت حقوق بشر با مردان و زنان در محیط کار و منع هرگونه تبعیض؛
اصل ۳ : تضمین برخورداری از سلامت، ایمنی و رفاه برای تمامی کارگران زن و مرد؛
اصل ۴ : ارتقای آموزش، پرورش و مهارتهای تخصصی برای زنان؛
اصل ۵ : اجرای سرمایهگذاری و کلیه اقدامات لازم جهت توانمندسازی زنان؛
اصل ۶ : ارتقای برابری در سطح جامعه؛
اصل ۸ : اقدام و ارائه گزارش در مورد میزان تحقق برابری جنسیتی(طاهری، ۱۳۹۳).
در ایران نیز، انقلاب ۵۷ موفق به تحقق وعده در زمینه برقراری عدالت و مبارزه با تبعیض نشد، حتی قوانینی چون قانون حمایت خانواده که در سال ۱۳۵۴ اصلاحات مهمی را به نفع تساویجویی ایجاد کرده بود مثل محدود کردن چند همسری، دادن حق نسبتا مساوی طلاق به زن و مرد، حق حضانت و سرپرستی و قیمومیت کودکان به زن و مرد و امثالهم، توسط جمهوری اسلامی ملغی اعلام شد و این باعث سرخوردگی بسیاری از زنان شد(شجاعی، ۱۳۹۴). و از آنجا که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و مبانی دینی تدوین شده است، جایگاه و حقوق زنان براساس معیارهای دینی در نظر گرفته شده است و نقش زن در خانواده بسیار پراهمیت شمرده میشود(کار، ۱۳۹۲). با وجود این زنان ایرانی در زندگی شخصی و اجتماعی خود به پیشرفتهایی نائل شدند که در ادامه با توجه به هفت اصل ناظر بر سطح زندگی زنان به آن میپردازیم، بهعلاوه مقایسهای در این زمینه با نروژ به عنوان یکی از موفقترین کشورها در افزایش برابری جنسیتی انجام شد. افزایش حضور زنان در مدیریت سطح عالی ایران رشد کندی دارد، در مجلس دهم ۱۶ نماینده زن هستند. در حال حاضر نزدیک به ۳۰۰۰ نفر زن عضو اصلی شوراها هستند. تعداد دهیارهای زن در حال افزایش است به گونهای که در دوره اول این انتخابات ۱۵۰ زن، دوره دوم ۴۰۰ زن، دوره سوم ۸۸۸ زن و دوره چهارم ۱۵۴۴ زن به عنوان دهیار انتخاب شدند. البته این تعداد با توجه به تعداد روستاهای کشور کم است. سابقه حضور زنان در سطوح مدیریت ارشد به دولت ششم بازمیگردد، در این دوره دفتر زنان و خانواده در دولت تشکیل شد که در دولت هفتم به مرکز و در اواخر دولت دهم به معاونت ارتقا یافت. انتصاب زنان به عنوان معاون رییس جمهور نیز از دولت هفتم شروع شد. در دولت دهم دو معاون رییس جمهور داشتیم و برای اولین بار یک زن حکم وزارت دریافت کرد. در دولت یازدهم نیز در مجموع ۴ زن به عنوان معاون رییس جمهور انتخاب شدند و برای نخستین بار مسئولیت سازمان ملی استاندارد به یک زن واگذار شد. در حال حاضر ۴۵ مدیر ارشد، ۴ شهردار و ۵ رییس دانشگاه زن هستند(فرهمندپور، ۱۳۹۵). براساس آمارها به رغم پیشرفتهای محسوسی که در زمینه تحصیلات و مشارکتهای اجتماعی زنان در کشور حاصل شده است، سهم زنان از مناصب مدیریتی کمتر از سه درصد است(مولاوردی، ۱۳۹۵). این در حالی است که به گزارش بانک جهانی(۲۰۱۶) درصد حضور زنان در پارلمان نروژ، به عنوان کشوری موفق در زمینه برابری جنسیتی در سال ۱۹۹۹، ۳۰% و در سال ۲۰۱۶، ۴۰% افزایش داشته است.
یکی دیگر از گامهای اساسی و مقدماتی جهت تحقق توانمندسازی زنان از دیدگاه نهاد زنان مللمتحد، ارتقای رفتار منصفانه و برابر و توام با احترام به کرامت و حقوق بشر زنان در محیط کار است(طاهری، ۱۳۹۳). این در حالیست که شركت ايراني كاريابي تلنت در پژوهشي به اين نتيجه رسيد دريافتي زنان ايراني در سمت هاي مشابه ٢۹ درصد كمتر از مردان ايراني است(ایرنا، ۱۳۹۵) و طبق اعلام سازمان ملل هنوز در شرایطی هستیم که ۷۵ سال طول میکشد تا به دستمزد برابر زنان و مردان در مقابل کار برابر در سطح جهان برسیم(مولاوردی، ۱۳۹۴).
تحقیق دیگری که توسط گلسدور انجام شده، نشان میدهد در کدام کشورها بیشترین برابری جنسی وجود دارد و در کدام شغلها زنان کمترین میزان اشتغال را دارند و تفاوت دستمزد زنان و مردان چگونه با تشکیل خانواده و مادر شدن تحت تاثیر قرار میگیرد. این پژوهش این مساله را با در نظر گرفتن ۱۲ شاخص شامل تعداد زنان و مردان شاغل، تعداد مدیران زن و شکاف جنسیتی در استخدام و شکاف جنسیتی در دستمزد بررسی کرده است. کشور نروژ در این زمینه بهترین نتایج را به دست آورده است. گزارش سال ۲۰۱۴ مجمع اقتصاد جهانی نشان میدهد که ایران با کسب رتبه جهانی ۱۳۷ در بین ۱۴۲ کشور مورد بررسی، وضعیت مطلوبی در برابری جنسیتی در حوزه اشتغال ندارد(رادیو فردا، ۱۳۹۵).
ارتکاب اشکال مختلف خشونت علیه زنان خصوصا خشونت جنسی یکی از معضلات جدی است که حق سلامت زنان را در محیط کاری در معرض نقض قرار داده است، از اینرو، شاهد آن هستیم که نهاد زنان مللمتحد در اصول توانمندسازی زنان، بر تضمین برخورداری کلیه زنان و مردان از سلامت، ایمنی و رفاه تأکید میکند(طاهری، ۱۳۹۳). درباره میزان آزار جنسی زنان در محیطهای کاری تقریبا هیچ آماری در ایران وجود ندارد. تنها در جزوه ای که در سال ۱۳۸۲ به کوشش کمیته جمعآوری اسناد و گزارشهای ستاد مبارزه با خشونت علیه زنان با عنوان خشونت کاری، اعمال سلطه کارفرمایان منتشر شد، به رواج گسترده آزار جنسی زنان در محیطهای کاری ایران اشاره شده است (مهرخانه، ۱۳۹۲). زنان در کشورهای اسکاندیناوی مانند نروژ بیشتر قربانی این قبیل خشونتها میشوند. جوانا گودی از آژانس اروپایی حقوق بنیادین درباره علت آمار بالای آزار جنسی در محیط کاری در کشورهایی که از لحاظ برابری جنسیتی وضعیت خوبی دارند میگوید: وقتی در کشوری برابری جنسیتی افزایش بیابد، به این معنی است که آستانه تحمل زنان نسبت به برخی رفتارها پایینتر میآید و از نظر زنان این جوامع برخی رفتارها پذیرفتنی نیست. به همین دلیل هم زنان در کشورهایی که سالها یا دهههاست که این برابریها در آنها برقرار است، بیشتر نسبت به صحبت کردن از تجربیاتشان تمایل نشان میدهند، بیشتر میخواهند بگویند که برخی اعمال و رفتارها برایشان قابل پذیرش نیست، در نتیجه بیشتر هم این موارد را گزارش میکنند. اما در کشورهای دیگر تجربه آزار جنسی، تجربهای است که زنان کمتر دربارهاش حرف میزنند و به عنوان یک مسئله حوزه خصوصی تلقی میشود(کلوده، ۲۰۱۶).
حق آموزش و پرورش بهعنوان یکی از مصادیق مهم حقوق بشر زنان است که نقش مهمی در ارتقای توانمندسازی زنان دارد(طاهری، ۱۳۹۳). ۲۰% درصد افراد بالای ۱۶ سال در کشور بیسوادند و ایران در سال ۹۰ از این نظر در میان کشورهای منطقه، رتبه پانزدهم را داراست(مهرخانه، ۱۳۹۳). در مورد نرخ ورود دختران به دانشگاه آمارها نشان میدهد که از ۳۱% در ابتدای انقلاب به ۶۴% در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ رسیده است(فریدونی و همکاران، ۱۳۹۳). در نروژ تفاوتهای جنسیتی محسوسی در آموزش و پرورش بین بزرگسالان ۲۵-۶۴ مشاهده شده است، ۴۶% بزرگسالان زن و ۳۶% مرد، به آموزش عالی دست یافتند(Zachrisen، ۲۰۱۵).
برای اجرای بهینه توانمندسازی زنان، برنامهریزی، اقدامات اجرایی و سرمایهگذاری لازم است، راهاندازی کمیته اقتصادی در فراکسیون زنان مجلس دهم یکی از اقدامات لازم در این زمینه است که در آن طرحهای اقتصادی زنان روستایی را ساماندهی میکنند همچنین اگر نیازی به قانونگذاری داشته باشد از طریق مجلس در این زمینه کمکهای لازم را به طرح داشته باشند. یکی از عمده ترین برنامههای کمیته اقتصادی، توانمندسازی زنان است که در بخش روستایی روی اقتصاد زنان روستا سرمایه گذاری میکند(مافی، ۱۳۹۵).
یکی دیگر از اقدامات در راستای توانمندسازی، طرحی است که برای حمایت از زنان سرپرست خانوار در برنامه ششم توسعه گنجانده شده است. طرح جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار اهدافی مانند حمایت همهجانبه فردی، اجتماعی و اقتصادی از زنان سرپرست خانوار، همافزایی بین دستگاهها و یکپارچهسازی حمایتها در قالب یک فرآیند منسجم و کامل، جلب مشارکت حداکثری سازمانهای مردمنهاد، تسهیل فرآیند توانمندسازی، اشتغال، تولید و عرضه محصولات و ایجاد شرایط امنیت شغلی و پایداری وضعیت مطلوب زنان سرپرست خانوار را در دستورکار دارد(مهرخانه، ۱۳۹۵). نروژ از کشورهای پیشرو در زمینه برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان است و در چهار حوزه توانمندسازی سیاسی زنان، توانمندسازی اقتصادی زنان، سلامت و حقوق جنسی و باروری آنان و خشونت علیه زنان اقدامات متعددی انجام داده است
دولت نروژ براساس قطعنامه ۱۳۲۵(سال ۲۰۰۰) شورای امنیت سازمان ملل در مورد زنان، در ۸ مارس ۲۰۰۶ طرحی را راهاندازی کرد، که در آن رهنمودهایی برای حقوق زنان در جنگ و درگیری آمده است. دولت نروژ در نظر دارد قهرمان حقوق زنان در زمینه برابری جنسیتی باشد، بر این اساس حقوق، مشارکت و نفوذ زنان موضوع مهمی برای تلاشها در توسعه نروژ است(وزارت خارجه نروژ، ۲۰۱۰). اصل ششم توانمندسازی زنان مربوط به ارتقاء برابری جنسیتی در سطح جامعه است، در طی سالهاي ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱، شواهد نشان میدهد که رتبهی ایران در همهی مناطق، در بهتـرین وضـعیت ۱۰۸ در سـال ۲۰۰۶، و در بـدترین وضـعیت ۱۲۸ در سـال ۲۰۰۹ بـوده اسـت در همـین بـازهی زمـانی، در منطقـهی خاورمیانه، بهترین رتبهی کشور ما، رتبهی ۶ در سال ۲۰۰۶ و بـدترین رتبـه، رتبـهی ۱۰ در سـال ۲۰۱۱ است. همچنین، در این بازهی زمانی از سال ۲۰۰۶ ، رتبهی ایران در بین همهی منـاطق و در بین کشورهاي خاورمیانه، سیر صعودي به خود گرفته است که نشانگر بدتر شدن شرایط برابري جنسیتی است(همتی، مکتوبیان ۱۳۹۲). این در حالی است که نروژ وضعیت مطلوبی از لحاظ ارتقاء برابری جنسیتی دارد، این کشور علاوه بر تلاش قابل توجه در حفاظت از حقوق زنان و دختران در زمینه آموزش و بهداشت، نقش مهمی در به چالش کشیدن موضوعاتی از قبیل ختنه زنان، حقوق جنسی و باروری، حقوق بشر همجنسگرایان، دو جنسگرا و افراد فرا جنسیتی بازی میکند(Norad, ۲۰۱۵).
آخرین اصل توانمندسازی زنان به تهیه گزارش در مورد برابری جنسیتی مربوط میشود، در نروژ و ایران تهیه گزارش در این زمینه صورت میگیرد، مانند گزارش معاونت ریاست جمهوری دولت یازدهم به پنجاه و نهمین اجلاس کمیسون مقام زن در نیویورک، اما با توجه به تفاوت آزادی بیان در این دو کشور، نمیتوان به صحت گزارش منتشر شده توسط ایران مطمئن بود.
نهاد زنان سازمان ملل متحد در راستای برنامه ریزیها و اقدامات خود به منظور ایفای نقش بینالمللی برای زنان، هر چهار سال یکبار با هدف توانمندسازی زنان و دختران و تحقق برابری جنسیتی به ارائه طرح استراتژیک مبادرت مینماید. طرح استراتژیک ۲۰۱۷-۲۰۱۴ نهاد زنان سازمان ملل تحت عنوان”تبدیل کردن قرن حاضر به قرن زنان و برابری جنسیتی” ارائه کننده بینش، اهداف و برنامه اقدام این سازمان است. شش فصل مندرج در این طرح به موضوعات زیر میپردازد:
نهاد زنان سازمان ملل در طرح استراتژیک ۲۰۱۷ ۲۰۱۴ شش سر فصل کلی در زمینه توانمندسازی زنان ارائه داد:
فصل اول طرح مذکور: رهبری و مشارکت سیاسی زنان در تصمیم گیری در تمام سطوح
فصل دوم: توانمندسازی اقتصادی زنان
فصل سوم: به حذف خشونت علیه زنان و دختران
فصل چهارم: صلح و امنیت
فصل پنجم: حکومت و برنامه ریزی ملی
فصل ششم: وجود مجموعه ای فراگیر و پویا از هنجارها، سیاست ها و استانداردهای جهانی در حوزه ی برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و اعمال این اقدامات از طریق دولت ها و سایر متولیان در کلیه سطوح(معاونت امور زنان و خانواده، ۱۳۹۳).
باتوجه به الگوی مطلوب سازمان ملل در زمینه توانمندسازی زنان، ایران هنوز وضعیت مطلوبی ندارد، یکی از دلایل مهم آن همراه نبودن حکومت در توانمندسازی زنان است، نگرانی از حضور بیشتر زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی، باتوجه به اینکه الگوی مطلوب حکومت برای زنان مخصوصا در طرح افزایش جمعیت، حضور در خانه و فرزندآوری میباشد. علاوه بر آن حکومت حضور زنان در اجتماع را از دلایل افزایش آمار طلاق و آسیبهای اجتماعی میداند و به اشکال مختلف سعی در کاهش این حضور دارد، به طور کلی قدرتمندتر شدن نیمی از جامعه یعنی زنان، مطلوب حکومت نیست، بنابراین درحالی که سیاستهای کلان نظام با توانمندشدن نقش زنان مغایرت دارد و حساسیت بسیاری به برابری جنسیتی وجود دارد، به طوری که بکار بردن واژه عدالت جنسیتی توسط برخی از مسئولان نتوانست از حساسیت موجود بکاهد، چطور میتوان به الگوی مطلوب سازمان ملل در زمینه توانمندسازی رسید؟ زنان باید خود به دنبال افزایش آگاهی از حقوقخود و توانمندسازیشان باشند، همانطور که در آموزش عالی و شغلی حضورشان افزایش پیدا کرد، باید در عرصههای سیاست و مدیریت سطح کلان نیز مشارکت بیشتری داشته باشند و کمیت و کیفیت حضورشان را توامان با هم پیش ببرند.
منابع
- ایرنا (۱۳۹۵). زنان ۲۹ درصد کمتر از مردان دریافتی دارند.
- حسنی، فاطمه (۱۳۹۰). معرفی مفاهیم کلی مرتبط با «توانمندسازی زنان». روزنامه دنیای اقتصاد.
- رادیو زمانه (۱۳۹۵). سوئد و نروژ کمترین شکاف جنسیتی را در زمینه اشتغال دارند.
- شجاعی، میترا(۱۳۹۳). مصاحبه با دکتر نیره توحیدی: زنان ایران در سالهای پس از انقلاب. دویچهلوه فارسی.
- طاهری، مرضیه (۱۳۹۳). اصول توانمندسازی زنان در چارچوب نهاد زنان مللمتحد. مهرخانه.
- فرهمندپور، فهمیه (۱۳۹۵). آخرین آمار مشارکت زنان در انتخابات و سطوح مدیریتی. ایسنا.
- فریدونی، سمیه؛ مهران، گلنار؛ منصوریان، یزدان (۱۳۹۳). نظریه تواناسازی زنان در نهاد آموزش عالی ایران. فصلنامه جامعهشناسی نهادهای اجتماعی.
- قدسیان، حسین؛ ملامحمدی، مجید و شاهحسینی (1394). بررسی تاثیر آموزشهای فنیوحرفهای بر توانمندسازی زنان. نشریه مهارتآموزی، دوره ۳، شماره ۱۱.
- کار، مهرانگیز (۱۳۹۲). دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به زنان. توانا.
- کتابی، محمود؛ یزدخواستی، بهجت و فرخی، زهرا (۱۳۸۲). توانمندسازی زنان برای مشارکت در توسعه. پژوهش زنان، دورهی ۱، سال ۳، شمارهی ۷.
- کلوده، سوفی (۲۰۱۶). بین برابری جنسیتی و موارد آزار جنسی زنان در محیط کار چه ارتباطی هست؟ یورونیوز.
- مافی، پروانه (۱۳۹۵). تشکیل کمیته اقتصادی زنان در فراکسیون زنان مجلس. خبرگزاری آنا.
- معاونت امور زنان و خانواده (۱۳۹۳). گزارش طرح استراتژیک ۲۰۱۷-۲۰۱۴ نهاد زنان سازمان ملل.
- مولاوردی، شهیندخت (۱۳۹۵). نرخ حضور زنان در پستهای مدیریتی کمتر از سه درصد است. ایرنا.
- مولاوردی، شهیندخت (۱۳۹۴). ۷۵ سال طول میکشد تا دستمزد زنان و مردان در مقابل کار برابر، مساوی شود. مهرخانه.
- مهرخانه (۱۳۹۲). آزار جنسی در محل کار، رنج پنهان زنان کارگر.
- مهرخانه (۱۳۹۳). سوادآموزی زنان در ایران، آمارها و چالشها.
- مهرخانه (۱۳۹۵). طرح جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در برنامه ششم مصوب میشود؟
- همتی، رضا؛ مکتوبیان، مریم (۱۳۹۲). بررسی وضعیت نابرابري جنسیتی در میان کشورهاي منتخب خاورمیانه: با تأکید بر جایگاه ایران. پژوهش نامهی زنان. سال چهارم.
- World Bank (2016). Proportion of seats held by women in national parliaments.
- ZachrisenIn, Oda (2015). Norway women have the highest education, but the lowest wages. Website Statistics Norway, https://www.ssb.no/en/utdanning/artikler-og-publikasjoner/in-norway-women-have-the-highest-education-but-the-lowest-wages.
- Norwegian Ministry of Foreign Affairs (2010). Action Plan for Women’s Rights and Gender Equality in Development Cooperation 2007–2009.
- Norad, 2015. Women’s rights and gender equality.