چکیده
این مقاله با تامل بر مفهوم حافظه و تمایز میان مترادفهای آن (یاد و یادآوری) و با تاکید بر یادآوری بهمثابه «سنتز ارتباطی» در خوانش فلسفی زمان و حافظه، به بازاندیشی ساختار حافظهٔ جمعی میپردازد. بررسی حافظهٔ جمعی در بستری میانرشتهای (از مطالعات فرهنگی تا زیباییشناسی و فلسفهٔ زبان) انجام میشود تا سیالیت تاریخی، تکثر حافظه، نقش رسانهها و سیاست فراموشی در پرتو زمان بازخوانی گردد و در این چارچوب، امکان بازاندیشی حافظهٔ ملی و تحلیل بحران فرضی آن فراهم آید.