جستار هفتم: گفتمان نجات و گفتمان برابری خواهی

جستار هفتم: گفتمان نجات و گفتمان برابری خواهی

This post is also available in: English

جستار
بایگانی همه جُستارهای آگورا
64 محتوا
جستارهای منصوره شجاعی
مجموعه جُستارهای منصوره شجاعی
9 محتوا
آگورا
تریبون ایران آکادمیا - مقاله، جستار، ویدئو و پادکست
394 محتوا

نام‌ها

چکیده:‌ این مطلب مروری است اجمالی بر تاریخ حضور سیاسی زنان از اواخر قرن ۱۳ شمسی تا ابتدای قرن ۱۵ شمسی. پرسش پایه‌ی این تحقیق مبتنی است بر چگونگی پیدایش فمینیسم سیاسی و نحوه حضور فمینیستم سیاسی در انتخابات در بیش از یک قرن گذشته. این تحقیق در هفت جستار به ترتیب تاریخ وقایع، دراختیار خوانندگان قرار خواهد گرفت. مطلب زیر جستار هفتم و آخرین بخش از این مجموعه است.


آن مرد با مرگ آمد!

کابوس‌های پیش از انتخابات، با اعلام نام ابراهیم رئیسی تبدیل به واقعیتی ترسناک شد. هرچند نتیجه انتخابات قابل پیش بینی بود اما روند سیاسی که در اثر تضاد نیروهای درون حاکمیت در اسفند ۹۸  منجر به تسخیر کامل قوه مقننه شده بود، با آمدن ابراهیم ريیسی، به تسخیر قوه مجریه و شوراهای  شهرو تمام نهادهای مرتبط با اداره یک کشور هم رسید.

در برنامه های مربوط به زنان، کورجنسی ابراهیم رئیسی که با نظریه «عدالت جنسیتی» و بدون هیچ شرح و تفسیری از این عبارت به یکی از شعارهای انتخاباتی او در موضوع زنان تبدیل شده بود، از سوی فاطمه قاسم پور، یکی از زنان نماینده مجلس چنین توصیف می شود:«…ایشان در آستان قدس رضوی یک بانو را عضو هیئت امنا کرده بودند … آقای رئیسی رواق ویژه بانوان ایجاد کردند … و همچنین حضور بانوان در سرداب مقدس از دیگر اقدامات ایشان است که  نشان دهنده نوع رویکرد ایشان به زنان است»[i].
وقتی اقداماتی از این دست آن هم در کشوری که زنان در فقدان برابری حقوقی و نبود همان « عدالت جنسیتی» مفروض در رنج هستند به عنوان « کارنامه» رییس جمهور ارائه می‌شود، کورجنسیتی ابراهیم رئیسی نیز در چند حرکت عاجل  شفا می یابد و «اقدامات» جدی تری به کارنامه ایشان افزوده می شود. برای مثال حذف زنان اصلاح طلب در دولت. زنانی که برخی از آنان در ملغمه «فمینیسم سیاسی حکومتی» هنوز دست و پا می‌زدند تا شاید پرچم عدالت جنسیتی را بالا ببرند. پس از حذف این زنان نوبت به انتصاب «انسیه خزعلی» در مقام معاونت ریاست جمهوری  در امور زنان و خانواده شد. ایشان در منصب جدید از ممنوعیت وسایل پیشگیری از بارداری دفاع می کنند و کودک همسری را نیز با ارجاع  به ازدواج خودش در شانزده سالگی تایید و ترویج می کند.

 طبیعتا در ساختاری که نظام ولایی حکمرانی می کند، دولت فرمانبر ولی فقیه است. ملت در مرعوبیت و نومیدی از صحنه جامعه حذف می شود و « امت همیشه در صحنه»  از قبیل خانم  قاسم‌پور در مجلس و خانم خزعلی به پیروی تمام و کمال از ولایت زمام امور را به دست می گیرند

 بدین روال در حاکمیتی یک دست و تحت سیطره اقتدارگرایان حضور زنان در دولت و مجلس و شوراهای شهر تاثیر چندانی بر وضعیت زنان نخواهد گذاشت. در چنین حکومتی  آنچه به راحتی نقض می شود حقوق ملت است و عدم پاسخگویی به اعتراض های قانونی ملت به ویژه در حوزه حقوق زنان از ویژگی های چنین حکومتی است. از حقوق صنفی کارگران، بازنشستگان، معلمان  تا حقوق زندانیان و خانواده های جانباختگان.

در هولناک ترین دوران کرونا، اعتراض به ممنوعیت ورود واکسن جرم شناخته می شود و اجازه ورود واکسن همچون نوش داروی پس از مرگ سهراب است! تزریق واکسن های داخلی مرگ میسازد و بیماران  در نبود کپسول اکسیژن به دام مرگ گرفتار می شوند. در چنین اوضاع و احوالی است که سودای دیرباز حکومت در صدور انقلاب با هدف سلطنت حکومت اسلامی در منطقه، موجب بالاگرفتن عملیات نظامی و جنگ های نیابتی و غیرنیابتی هم می شود.

اما سقوط طالبان موجب برآمدن رقیب اهل تسنن با سودای برقراری امارات اسلامی می‌شود. این رقیب اهل تسنن در اجرای بی‌رویه قوانین مجازات اسلامی به ویژه نسبت به زنان به مراتب بنیادگرایانه‌تر از جمهوری اسلامی عمل می‌کند. هر دو حکومت ظاهرا در رقابتی نفس‌گیر، تن زنان را نشانه گرفته و هم برآنان می‌تازند. وقتی طالبان حضور زنان بدون برقع را در خیابان ممنوع می‌کند، جمهوری اسلامی احکام سنگین برای زنان مخالف اجباری بودن حجاب احکام سنگین صادر می‌کند. وقتی طالبان دختران را از بازگشت به دبیرستان و ادامه تحصیل منع می‌کند، جمهوری اسلامی ادامه تحصیل دختران در مقطع دبیرستان رشته هنرهای نمایشی ممنوع می‌کند. وقتی طالبان زنان جوان را وادار به عروس طالبان بودن می‌کنند تا برایشان سرباز بزایند، دادگستری جمهوری اسلامی برای کنترل تن زنان و پیشگیری از«سقط جنین جنایی»!! به آزمایشگاه‌ها ابلاغ می‌کند که زنان با تست مثبت بارداری به دادگستری معرفی می‌شوند[ii] اما اعتراض‌های خیابانی زنان شجاع افغان، عطر زندگی و آرمان‌خواهی را تا به ایران می‌پراکند و زنان ایران که تجربه سرکوب شدید حکومتی را درقبال طلب حقوق خویش در کارنامه مبارزات خود دارند این بار در حمایت از خواهران افغانستانی خویش به خیابان می‌آیند و راه نجات را در همراهی و حمایت از یکدیگر در مقابله با حکومت‌های ایدئولوژیک، زن‌ستیزو سرکوبگر می‌بینند. این همبستگی چه تآثیری بر معادلات قدرت خواهد گذاشت؟

هم نقشی گفتمان نجات و گفتمان برابری خواهی در قاب فمینیسم سیاسی

 در روزهایی که در دو کشور همسایه ایران و افغانستان گفتمان مرگ حاکم است، «نجات یافتن» گفتمان غالب جامعه است. اما طرح «گفتمان نجات» از سوی جنبش زنان، اسمی عام برای تمام مطالبات زنان در این سالهاست. نجات از تبعیض، نجات از مرگ، نجات از فقر و بیکاری، نجات از جنگ و نظامی‌گری و حالا دیگر نجات از ازدواج و بارداری‌های اجباری!

گفتمان نجات از سوی زنان دو کشور در واقع رویکردی جدید برای نجات یافتن از چنبره ابژه‌انگاری زنان از سوی حکومت‌های ایدئولوژیک و بنیادگرایی است که فقط محدود به ایران و افغانستان هم نیست. هم سرنوشتی زنان دو کشور همسایه در چهل سال اخیر با تفاوت‌هایی از جمله توان و قدمت جنبش زنان در ایران، مشروعیت دولت انقلابی در سالهای اول انقلاب اسلامی،‌ مداخله نیروهای غربی در افغانستان، تجربه مدرنیزاسیون به شیوه غربی در افغانستان، اختلاف‌های مذهبی و قومی،  بیانی است از قدرت هولناک حکومت‌های ایدئولوژیک مذهبی (و البته غیرمذهبی) در تخریب جامعه مدنی زنان و مطالبات برابری خواهانه زنان.

در واقع این هم سرنوشتی، منجر به نوعی همبستگی و نمایش عینی از سوی زنان ایران و افغان در ماه‌های اخیر شده است. این همبستگی در شرایطی بس خطیر در هر دو کشور و برپایه همان «گفتمان نجات» شکل گرفته. «سحر فطرت» پژوهشگر جوان جنبش زنان افغانستان[iii] نیز گفتمان نجات را گفتمان غالب در افغانستان و به ویژه در میان زنان افغانستان می‌داند. این گفتمان برآیند شرایط سیاسی و نظامی منطقه است. بسیج‌گری حول گفتمان نجات فرصتی است برای جنبش زنان هر دو کشور که از درون آتش جنگ و سرکوب و مرگ برخاسته است.  نشانه‌های هرچند اندک از این فرصت را می‌توان در تعداد پایین زنان دستگیرشده در تظاهرات برپاشده در برخی از شهرهای ایران در حمایت از زنان افغانستانی یافت.

در روزهایی که تسخیر تمام نهادهای زمامداری از سوی اقتدارگرایان حاکم از یک سو و شرایط منطقه از سوی دیگر بغض فروخورده زنان را در چنبره مشکلاتی چون فقر، فساد اقتصادی،‌ تحریم،‌ کرونا، کمبود واکسن و دارو، بی آبی، نقض فاحش حقوق بشر و حقوق زنان، در جان جامعه می‌نشاند، همبستگی با زنان افغان  انگار دشواری وظیفه  زنانه را به یاد جامعه آورد.  گفتمان نجات، با قابلیتی در خور برای بسیج اقشار گوناگون زنان را میتوان همچون فرصتی برای بسیج‌گری و تسخیر دوباره خیابان دید. این گفتمان  توان بسیج‌گری زنان اقوام، زنان مذاهب و باورهای گوناگون، زنان طبقات زحمتکش و زنان طبقه متوسط، را به شرط تواقفی معنادار برسر تقاطع تبعیض‌ها دارد. فضا و فرایند گفتمان نجات ، با اتکا به اندیشه سیاسی یا به تعبیری روشن،‌ دخالت فمینیستی در امر سیاسی میسر است. این مسیر هم در خیابان هم در مجلس وهم در نهادهای تصمیم‌گیری در هر دو سوی مرزهای کشور به دست خواهد آمد. اما قطعا از طریق مداخله خارجی و یا از طریق «تسامح و تساهل» مردانه با قوانین ضد زن حاصل نمی‌شود. جنس گفتمان نجات از جنس گفتمان فمینیسم سیاسی است که به خردپیشگی و سخت کوشی ونیز به استقامت و انعطاف پذیری، مسیر ترویج را تسهیل می‌کند.

کلام آخر و نه آخرین کلام

در دورانی که گفتمان سیاسی از یک سو در غلبه جریان‌های به اصطلاح برانداز و از سوی دیگر در حوزه احزاب و گروه‌های سیاسی چپ و راست قرارگرفته، جای گفتمان مستقل جنبش زنانی و مبتنی بر فمینیسم سیاسی بغایت خالی است.

در تدارک ملاتی مناسب برای پرکردن این گودالِ سالیان، ابتدا باید دریافت که آیا فمینیسم سیاسی قابلیت تبیین مسائلی همچون دخالت فمینیستی در انتخابات، نحوه مشارکت سیاسی، نگاه به اوضاع منطقه، مسائل قومی و مذهبی و نیز ناسیونالیسم پنهان و آشکار نظریه‌ها و کنش‌های سیاسی را دارد؟ آیا فرایند تبدیل کنش به چنین گفتمانی در دو سوی و چندسویگی مرزهای کشور به یک میزان فراهم است؟ گیریم که گفتمان فمینیسم سیاسی تبدیل به گفتمان غالب جنبش زنان شود،‌ آیا برای ورود به حیطه گسترده سیاست، که طیفی وسیع از انتخابات داخلی تا مناقشات خارجی را شامل می‌شود، نیاز به اولویت بندی نیست؟ یعنی اگر جنبش زنان به چنین گفتمانی نائل بیاید آیا در مواجهه با تعدد اولویت‌های پیش رو-درست مثل برنامه ای که در سال ۲۰۰۳ در «ائتلاف هم اندیشی زنان»[iv] طراحی شد- مجبور به اولویت‌بندی نخواهد شد؟ و در چنین حالتی چه بر سر مسئله‌هایی خواهد آمد که در اولویت قرار نخواهند گرفت؟ آیا گفتمان نجات ضرورت و اولویت برنامه‌های فمینیسم سیاسی را روشن می‌سازد؟


[i] http://radiogoftogoo.ir/newsDetails/?m=170100&n=847859

[ii] https://meidaan.com/archive/80348?fbclid=IwAR1zkY2FS9FBbcQpqsIt5BlTqjvXQp4e5FuJSkawiW-pjLj92XyEI22nQaw

[iii] https://www.youtube.com/watch?v=uv-eRw-We_Y بدن زن هم موضوع جنگ ، هم میدان جنگ . سحر فطرت. وبینار انجمن آزادی اندیشه

[iv] http://www.feministschool.com/spip.php?article2636  نامش چه بود؟ همگرایی؟هم اندیشی؟ ائتلاف؟….منصوره شجاعی

پیشنهاد ما

خبرها

رویدادها