چکیده
هدف از جنبشهای اجتماعی در قالب “اصلاحات” و یا “انقلاب” تجلی پیدا میکند، این پدیدەهای اجتماعی تنها پاسخی بە نبود عدالت و یا بحرانهای اجتماعی و اقتصادی نیست بلکە باورهایی هستند برچگونگی استیلای این چالشها و معضلات موجود در جامعە کە مهمترین پدیدەی تغییر را، انقلاب میدانند. برای اینکە تعریف فراگیر و قاطعی از “انقلاب” وجود داشتە باشد، این مفهوم اجتماعی را بە دستەهای گوناگونی ازجملە انقلاب اجتماعی، انقلاب سیاسی و حتی انقلاب فکری نیز تقسیمبندی میکنند. بە صورت کلی انقلاب را میتوان آغاز یک شکاف آشکار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بین حاکمیت سیاسی و جامعە دانست کە دارای پیش فرضها و خصوصیات مختص بەخود هستند.
در جریان جنبش ژینا کە بە انقلاب ژن، ژیان، آزادی نیز میتوان آن را تعریف کرد، تغییر دیدگاەها، شکاف بین جامعە سیاسی و جامعە مدنی، گسستن از پیشداوریها و فهم و نگرش گذشتە در بطن جامعە ایران اتفاق افتادە است. این جنبش اگرچە تاکنون بنا بە عواملی اساسی بە نتیجە نهایی نرسیدە است و با مشکلات متعددی روبرو است؛ ولی در کردستان بە دلیل یک قرن مبارزە با وجود احزاب سیاسی ترقی خواه، ماهیت حقیقی خود را ابرزا نمود و بە لحاظ کارکرد، شکلگیری و خصوصیات یک انقلاب سیاسی، فکری و اجتماعی نتیجەبخش بودە است. این جنبش همچنین در جغرافیای دیگر ایران نیز هم راستا با آن ادامە پیدا کردە و تحولاتی شگرفی در اندیشە، اذعان بە حقوق تنوعات و تکثر جامعە در طبقە روشنفکر و نخبە مرکز ایجاد کرد کە میتوان آنرا نمود انقلاب فکری و اجتماعی تلقی کرد کە بیشتر این مضامین در شعارهای اجتماع و برنامەهای ارائە شدە توسط سازمانها و احزاب سیاسی_صنفی، جدای از یک جریان مشخص، گویا بودە است.