چکیده: این مطلب مروری است اجمالی بر تاریخ حضور سیاسی زنان از اواخر قرن ۱۳ شمسی تا ابتدای قرن ۱۵ شمسی. پرسش پایهی این تحقیق مبتنی برچگونگی پیدایش فمینیسم سیاسی ونحوه حضور فمینیسم سیاسی در انتخابات در بیش از یک قرن گذشته است. این تحقیق در هفت جستار به ترتیب تاریخ وقایع، دراختیار خوانندگان قرار خواهد گرفت. مطلب زیر جستار چهارم از این مجموعه است.
گفتمان شهروندی فرزند ناخلف اعتدال دروغین
بعد از سرکوب جنبش سبز، و چهار سال حکمرانی مجدد دولت احمدی نژاد، سرانجام در دوران انتخابات سال ۱۳۹۲، حسن روحانی کاندیدایی که با شعار اعتدال وارد کارزار انتخاباتی شده بود، با نقد دولت پیشین، وعده احیای مذاکرات برجام و وعده تدوین «منشور حقوق شهروندی» از یک سو و نومیدی و ترس عمومی حاکم در جامعه از«سوریه ای» شدن ایران از سوی دیگر، موجب تحرکاتی در میان جامعه مدنی شد. در واقع بخش بزرگی از جامعه مدنی زنان با آگاهی از صافیهایی که مانع انتخابات آزاد بود و هست و با نگاه تردیدآمیز به وعدههای روحانی، اما یک بار دیگر، به امید دستیابی به فرصتهایی برای تغییر شرایط زنان و با تجربهای تلخ از دوران سرکوب احمدی نژاد از پیشنهاد حسن روحانی برای تدوین منشور شهروندی زنان استقبال کردند. یا در حقیقت میتوان گفت وعدههای حسن روحانی را نزدیک به واقعیت دیدند.
برخی نیز به راست و دروغ وعدههای دولت دل نبستند و به تدوین حقوق شهروندی از زاویه کسب تجربهای جدید در تدوین چنین منشوری نگریستند. در واقع پس از چهار سال سرکوب احمدی نژادی، این تجربه در فرایندی کوتاه به تشکل یابی و ترویج گفتمان حقوق شهروندی در جامعه منجر شد.
در واقع یک بار دیگر، تاکتیک رای دادن به کاندیدایی که اندک زاویه ای با حکومت دارد و موجب شکاف درقدرت میشود، از سوی عموم مردم به کار گرفته شد تا شاید از آن شکاف، اندک نفسی به سینههای تنگ و خسته بدمد، اما وعدههای دروغین دولت جدید به فاصله کمی از انتخابات برملا شد. و آقای روحانی با تبعیت تمام و کمال از نهاد ولایت فقیه در پس پشت لبخندهای تحمیق کننده به مردم، نه تنها یاس و نومیدی بیشتر بلکه خشم بیشتری نصیب جامعه مدنی کرد.
اما آنچه از تلخی دروغهای انتخاباتی دولت اعتدال نصیب مردم شد، نه فقط نومیدی و خشمِ، بلکه موجب پیدایی دو گفتمان همزمان در دو نقطه از جغرافیای سیال جنبش زنان نیز شد. گفتمان حقوق شهروندی در جنبش زنان داخل کشور و گفتمان ضد حجاب اجباری در خارج از کشور.
تاسیس «کانون شهروندی زنان» با ترکیبی از تعدادی از اعضای قدیمی جنبش، زنان جوانی که به تازگی از زندان آزاد شده بودند و نیز جوانانی که گفتمان حقوق شهروندی را بستری برای ترویج گفتمان برابریخواهی میدیدند ، از تشکلهایی بود که در این دوره اعلام موجودیت کرد و در واقع تجسم عینی گفتمان حقوق شهروندی بود. اعضای این کانون تا سال ۱۳۹۶، کمپینهای تاثیرگذاری همچون کمپین ضد اسید پاشی و کمپین « تغییرچهره مردانه مجلس» درانتخابات مجلس دهم را سازماندهی کردند.
اما درخارج ازکشور، نتیجه عملی بهرهبرداری از دوران انتخابات در اعلام موجودیت کمپین «بی حجاب رای می دهم» تجسم یافت. این کمپین به ابتکار زنان جوان اکتیویست که به تازگی ازایران خارج شده بودند برای ترویج گفتمان ضد حجاب اجباری شکل گرفت. عمر کمپین «بی حجاب رای میدهم» هرچند بسیار کوتاه بود، اما گفتمان ضد حجاب اجباری را مستقیما به گفتمانهای رایج دوران انتخابات افزود.
سالی بعد از آن درسال ۱۳۹۳، کمپین «آزادی های یواشکی» با گفتمان ضد حجاب اجباری، موفق به تسخیر جغرافیای سایبری زنان شد تا نهایتا در سال ۱۳۹۶ پدیده «دختران خیابان انقلاب»، این گفتمان را با عمل اجتماعی خود به طور سیستماتیک به خیابان کشاند.
سال ۱۳۹۶، سالی ملتهب برای جامعه مدنی بود. افزایش هولناک روند احضار فعالان مدنی، سرکوب سیستماتیک فعالان و نهادهای زیست محیطی نتوانست مانعی برای جنبشهای اعتراضی از سوی طبقات تنگدست، کارگران بدون قرارداد، معترضان به خصوصی سازی کارخانهها، بازنشستهها، معلمان حق التدریسی و مالباختگان شود. فاش شدن فساد اقتصادی حکومت و فشار تحریمهای غرب گفتمان اقتصادی را در جامعه مدنی حاکم کرد. در سوی دیگر جامعه مدنی، درآستانه انتخابات مجلس دهم، جنبش زنان نیز کمپین «تغییرچهره مردانه مجلس» را در تداوم گفتمان سیاسی و دخالت فمینستی در امرسیاسی سازماندهی کرد که یکی از تاثیرگذارترین کمپینهای زنان در دوران انتخابات بود. این کمپین برای اولین بار باعث شد فعالان زنان از هر قشر و گروهی و از سراسر کشور به طور گسترده به عنوان نامزد نمایندگی مجلس ثبت نام کنند که در نهایت حضور ۱۸ درصدی زنان در مجلس را محقق کرد. برآمدن چهرههایی چون پروانه سلحشوری، ناهید تاج الدین، طیبه سیاوشی و مینوخالقی (که بعد از انتخاب رد صلاحیت شد) را میتوان از نتایج این کمپین دانست.
پویایی حضور چنین زنانی در مجلس دهم[i] که بحث حقوق شهروندی و بحث دفاع از دختران انقلاب را پیش میبردند موجب همراهی افرادی متعلق به سطوح رسمی با گفتمان مخالفت با حجاب اجباری و بعضا گسترش این گفتمان در جامعه شد. از سوی دیگر مقاومت روزمره زنان که طی دهههای گذشته در اعتراض به اجباری شدن حجاب با درگیریهای جسته و گریخته با گشت ارشاد و یا نهی از منکر و امر به معروف شروع شده بود روز به روز پررنگتر شد. در واقع گفتمان حجاب اجباری در سه فضای متفاوت همزمان پیش میرفت: خیابان، فضای سایبری و فراکسیون زنان مجلس. این ترکیب حتی بدون ارتباط سیستماتیک اما بیتردید بر پایه تجربهی بیش ازدو دهه مبارزه روزمره زنان با حجاب اجباری بنا شده بود. تاثیر تلاشهای اعتراضی تعدادی از نمایندگان زن مجلس دهم، که پس از هشت سال دولت احمدی نژاد و دو سال دولت اعتدال حسن روحانی نمایندگی زنان جامعه را در مجلس به عهده داشتند، بسا بیشتر از تلاشهای زنان مجلس ششم دوران اصلاحات، به یاد ماندنی شد. این زنان از جمله پروانه سلحشوری دیگر فقط نقش یک مجلس نشین نبود، بلکه همچون صحن نشینان حرم آزادی با مردم همراه شدند.
بشنو از نی چون حکایت می کند…
خون چکان زخم نیزارهای ماهشهرهنوزدلمه نبسته بود، که صدای خنده مسافران هواپیمای بوئینگ در میان غرش موشکهای سپاه درآسمان تهران گم شد. دستور تیر خانم فرماندار قلعه حسن خان هنوز جان مردمان را به ناحق میگرفت که جوانان از تیررسته بر سر دار شدند. مردم یکباره به خیابان ریختند و سر به آسمان دادخواهی رد موشک هایی را می گرفتند که مسافران پرواز ۷۵۲ را در آبی آسمان به سرخی آتش سوزانده بود. مردم به خیابان ریختند اما این بار کسی در خیابان کشته نشد. انگار خشابهای استبداد با کشتار گسترده آبان ماه معترضین به گرانی بنزین، خالی از فشنگهای حکومتی شده بود.
آمار دستگیریها رو به افزایش بود. اما توقف تدریجی کشتارهای خیابانی نه از سر شفقت که به دلیل فرارسیدن موسم انتخابات مجلس یازدهم بود! ملت داغدیده امید از خانهی ملت بریده بودند. حتی نمایندگانی مثل «پروانه سلحشوری» اعتراضهای رسمی خود را به دلیل تعهدش به زنانی که او را به نمایندگی انتخاب کرده بودند به وضوح نشان داد. وی دراعتراض به افزایش قیمت بنزین وبیخبر گذاشتن مجلس دراین مسئله نوشت “مدتهاست مجلس در راس امور نیست” ، “مجلس بعدی را تعطیل کنید” و درتوئیت دیگری درباره مجلس نوشت:”همین یک رکن دموکراسی را نیمبند داشتیم که فاتحه آن هم خوانده شد. مجلس بعدی را تعطیل کنید، خودش اقتصاد مقاومتی است.[ii]
انتخابات مجلس یازدهم،همزمان با شیوع کرونا درجهان و درایران بود، اما حکومت با دروغگویی به مردم و پنهان کردن آمار مرگ و میر ناشی از کرونا، تلاش داشت مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند، این بارمردم دیگر گول نخوردند.
دراسفند ماه ۱۳۹۸، انتخابات مجلس یازدهم درعزای جانباختگان کشتارآبان ماه، کشته شدگان حمله به هواپیمای مسافری، اعدام شدگان، تلف شدن کولبرها درسرما و یخبندان، کشته شدن محیط بانان و انبوه مردگان کرونا برگزار شد. در یک کلام گفتمان حاکم بر آن دوره از مجلس گفتمان مرگ بود!
تشکیل مجلس یازدهم همراه با روند رو به افزایش تدوین و تصویب لوایح و قوانین ضد زن بود، ازعدم اجازه خروج ازکشور قهرمانان ورزش زنان تا مخالفت با طرح غربالگری جنین،[iii] از احکام سنگین برای زنانی که به حجاب اجباری اعتراض کرده تا افزایش آمار خشونت خانگی و قتلهای ناموسی با پشتوانه قانون ولایت مرد خانواده برفرزند وهمسر.
درسوی دیگر، ادامه اعتراض های صنفی-معیشتی بود که از سال ۱۳۹۶آغاز شد و به دستگیری فعالان صنفی معلمان، کارگران و بازنشستگان انجامید، اعتراضهای مردمی به حمله موشکی به هواپیمای بوئینگ ۷۵۲ بود[iv] و دروغ و عدم پاسخگویی صاحب منصبان نهادهای هرسه قوه، آزار و شکنجه زندانیان سیاسی بود واعدامهای بیرحمانه معترضان خیابانی، برملا شدن داستانهای پشتپرده ترور قاسمی سلیمانی بود و«تاجگذاری» رهبری به دست سپاه پاسداران، حمله به سوختبران بلوچ، مردگان کرونا، و تماشای خاکسپاریهای آخرالزمانی آن مردگان، و… باعث شد که جو یاس و نومیدی از آستانه تحمل مردم گذر کند و بر آمار خودکشی، افسردگی، فرار مغزها، و فرار از مرزها و غرق شدن در آبهای آزاد روز از پی روزبیشترشد.
[i] https://www.mashreghnews.ir/news/827872/حمایت-تمام-قد-نمایندگان-زن-اصلاح-طلب-از-پدیده-دختران-خیابان-انقلاب
[ii] https://www.bbc.com/persian/iran-51341134
[iii] https://www.bbc.com/persian/iran-56845115
[iv] https://www.dw.com/fa-ir/روز-سرنگونی-هواپیمای-اوکراینی-روز-ملی-قربانیان-فجایع-هوایی-در-کانادا/a-56058054