چکیده
با توجه به دو واقعیت، یعنی استراتژی «نگاه به شرقِ» جمهوری اسلامی، و زمینهسازی نظم نوین جهانی بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین، و جانبداری و توجیه علی خامنهای از آن، جمهوری اسلامی آینده خود را به سرنوشت جنگ در اوکراین گره میزند؛ و روسیه با توجه به انزوای جهانی خود، جمهوری اسلامی را در جنگ اوکراین درگیر میکند. تصور سران جمهوری اسلامی این است که در نظم نوین جهانی شرق بر غرب غلبه خواهد کرد و آنها باید در جهان پیروز، فعال بمانند. اما واقعیت این است که هر قدر توان جمهوری اسلامی درحل مشکلات جامعه کاهش یابد، شکاف بین جامعه و حکومت گستردهتر میشود؛ و هر قدر این شکاف بیشتر شود، رژیم ایران نگران شده به روسیه و چین نزدیکتر میشود و از غرب بیشتر فاصله میگیرد. اینگونه درصورت وقوع خیرشهای گسترده که ممکن است به درگیریهای نظامی نیز بیانجامد، احتمال مداخلهی نظامی روسیه در آینده در ایران افزایش خواهد یافت. بقای جمهوری اسلامیِ ضد غرب، برای روسیه بسیارحیاتی است. اما در شرایطی که «روسیه خود به یک کشور منفور بدل شده است» مشکل سازاست. درصورت وقوع تقابل داخلی در ایران، امکان مداخلهی کشورهای دیگر منطقه نیز افزایش مییابد. اعلام علنی توان تکنیکی جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح هستهای توسط کمال خرازی، مشاور سیاست خارجی خامنهای، بیشتر معنی پیدا میکند. جمهوری اسلامی بيش از دو دهه است كه دست یابی به سلاح هسته ای را به عنوان ابزار بازدارندگی پیگیری کرده و قصد ندارد آن را کنار بگذارد. «وقتی صحبت از دفاع از نظام می شود، هیچ ابزار دیگری به اندازه بازدارندگی هستهای قدرتمند و مؤثر به نظر نمیرسد.»[1]
[1] Mahmoud Sariolghalam, “Factors Shaping Iran’s Corrent JCPOA Caculations,” MEI, July 11,2022. (mei.edu).