چکیده
این مقاله به تحلیل راهبردی جامعی از خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ایران که به «خیزش مهسا» نیز معروف است، میپردازد. این خیزش که پس از قتل غمانگیز مهسا امینی توسط واحد گشت ارشاد پلیس امنیت اخلاقی در تهران آغاز شد، به کانونی برای قدرت جمعی تبدیل شد و تغییرات اساسی در ذهنیت جامعه ایرانی، به ویژه نقش مرکزی زنان را آشکار کرد. این تحلیل، چارچوب نظریه جامعه جنبشی را بهکار میگیرد و به بررسی زمینههای تاریخی جنبش زنان در ایران میپردازد و همچنین ماهیت دگرگونکننده خیزش مهسا بر درک جامعه را بررسی میکند. نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها را ارزیابی و بینشهایی درباره تأثیر آن بر جامعه ایران ارائه میکند.